(ناصر حجازی به دنیا آمد، ناصر حجازی هم از دنیا رفت!)

ای کاش فرهنگ و باوری داشتیم که آدمها را در بودنشان می شنا ختیم و مرده پرست و مرثیه خوان به نظر نمی آ مدیم. با چنین احوالی زیبا و دلچسب آنگاه که (بزرگی) با چشمهای خود به بینش و ستایش مردم می نگریست و پاداش شایسته را در ( حیات) دریافت می داشت. اما چه باید کرد که تا بوده چنین بوده و ارزش ها وقتی مشخص می شود که دیگر ( یار  ) در کنار نیست و فقط حسرت و افسوس باقی مانده است. آیا روزی می رسد که دیگر اسیر چنین بازاری نباشیم؟! بی تعارف بگو ییم که ناصر نیز همچون همه بزرگان دیار ما هنگا می شنا خته و معرفی شد که روح  والایش از کالبد بیرون رفت و به معبود پیوست. بزرگ مردی که در قبال بزرگ ترین مقام و شاید برابر بر جسته ترین مردان دنیا حاضر نبود گردن خم کند.!! دیروز بعضی از روز نامه ها و خبرنگار ها و بعضی از افراد که در فوتبال ایران نقش دلال را بازی می کنند به خاطر مقداری پول بی کمال خواستند ناصر را زمین بز نند و امروز همین افراد در روزنامه های سراسری مر ثیه خوان او می شوند ودست به تعریف وتمجید حجازی می زنند!! افراد ی که نان را به نرخ روز می خورند. کسانی که فوتبال ایران را به دکانی دو نبش تبدیل کرده اند برای ناندار و نامدار شدن خودشان !! آیا فکر می کنید می توانید از زیر ذربین دقیق  مردم حق شناس هم فرار کنید؟! مگر در مقابل درب منزل و مراسم او ندیدید که عاشقان ناصر چگونه رسوایتان کردند!! براستی که او فقط ناصر حجازی بود نه آنچه که بعضی از افراد متملق و ریاکار وبعضی از  خبرنگاران کاسبکار و قلم فروش می گویند ! دریغا...... دریغ از غروب این آفتاب،  روحش شاد و راهش پر رهر و باد.