هیولای فساد و تملق در فوتبال دولتی !

 در قاموس ورزش ایران به ویژه فوتبال دولتی  دروغ و چاپلوسی و دلالی مانند  باتلاقی است که هم گوینده و هم مخاطبش را به درون خود می کشد و به مرور هر دو را از صفات انسانی تهی می کند.در این فوتبال هیچ کس به اندازه شخصی که صادقانه حقیقت ها  را بیان می کند و به رشته تحریر در می آورد و واقعیت ها را بر ملا می نماید و در مبارزه با دلال منحوس فوتبال و ناپاکی و فساد و برای احیاء یک فوتبال پاک قلم می زند مورد تهدید و تنفر و بی احترامی افراد فرصت طلب و لمپن ها واقع نمی شود.یاد آن روزهایی که فوتبال بوی معرفت و جوانمردی و یکدلی و گذشت می داد و هنوز آلوده به سیاست و دروغگویی و چند رنگی  نشده بود. آن روز همه در جامعه ورزش حرمت و احترام داشتند و خودشان را با مقداری پول برای بازی کردن و همراهی تیم  و یا نشستن بر روی نیمکت  این و آن تیم بازیچه دست دلال ها و واسطه گرها نمی کردند و شخصیت و ابرو و شرف خود را به  فرومایگان نمی فروختند.فوتبالی که بخشنامه ها ودستوراتش براساس منافع شخصی و موقعیت مدیران و مسولین تحمیلی و غیرفوتبالی نوشته می شود و به اجرا در می آید و توسط بوق چی های ویژه و جیره خوران مدیران سفارشی بر روی سکوها ی ورزشگاه ها حمایت  می شود،فوتبالی قانون گریز و پر از حیله و نیرنگ و هرج و مرج طلب تا آقایان بتواند از طریق رابطه و نه شایستگی و لیاقت و با  انتخابات فرمایشی به پست و مقام و شهرت و ثروت های رویایی و باد آورده برسند و بعد به کمک قلب چند صد میلیاردسان از یک محکمه جنجالی  رهایی پیدا کنند. هیات های فوتبال استان ها و غیر فوتبالی ها متحد شدند و در کنار هم  به علی کریمی بازیکن برجسته و با اخلاق اسبق تیم ملی فوتبال کشور که با شعار فوتبال پاک و مبارزه با فساد و بدون لابی گری از جامعه فوتبال پا به میدان انتخابات گذاشته بود  رای نمی دهند و ایشان را کنار می زنند تا موقعیت و پست و مقام  خود را در نزد عالیجنابان برای آینده مستحکم تر نمایند. آقای کریمی سرت را بالا بگیر این شکست در بین افراد  نچکیده و نچسبیده فوتبال از هر بردی شیرین تر است ،حال شما بگویید همه چیز قانونی بوده است.چگونه ما می توانیم به این فوتبال که توسط غیرفوتبالی ها و با دیدگاه کاملا سیاسی و امنیتی اداره می شود امیدوار باشیم و دل خوش نماییم؟ فوتبالی که باید نماز مرده بر آن خواند.این فساد و دلالی و بی نظمی را در فوتبال کشور  می توانید به خوبی ببینید و لمس نمایید ،کافی است به رسانه ها و گزارش 28 صفحه ایی کمیسیون اصل نود مجلس  مراجعه کنید تا آگاه شوید که در انتخاب مدیران غیر فوتبالی و سفارشی مخصوصا انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال که با لابی گری های افراد خاص انجام می گیرد و  قراردادهای بازیکنان و مربیان داخلی و به ویژه خارجی و در سطح ملی چه پول هایی توسط واسطه گرها و دلال ها جابجا می شود و در کنار آن مجکومیت های پی در پی در بخش قضایی فیفا که قسمت زیادی از درآمدش را مدیون  همین پروندها می دانند ، همین امر باعث گردیده تا امروز نام  فوتبال ایران و مدیران بیگانه با فوتبال و کار نابلد از این بابت عالم گیر شود. می گویند دو چیز هر جایگاهی را در فوتبال زمین می زند،دروغ و مدیران و افراد نالایق.استان ما و بوشهر هم از این دلال بازی ها و فساد فوتبالی و بی نظمی ها بی بهره نبوده و نیست ،در این چند سال اخیر به لطف ضعف آشکار و ناتوانی برخی از مدیران درمانده و ناتوان  باشگاه ها مخصوصا هیات فوتبال سابق دلال فوتبال توانسته است در کنار بعضی از مدیران  عاجز و ترسو  از جایگاه ویژه ایی برخوردار شود و پایگاه خود را قرص و محکم تر نماید،مدیرانی که خیلی محترم هستند و خوب هم حرف می زنند و برای بدست آوردن کرسی ریاست بی محابا بر علیه اشخاص با صداقت و با شخصیت دروغ  می گویند،تهمت  می زنند پرونده سازی می نمایند اما توانایی اداره کردن یک دکه سیگار فروشی را هم ندارند.بعد از این همه پرونده و فایل صوتی و شکایت خانواده ها و بازیکنان برعلیه دلالی و فساد هنوز هم مرتکبین خلاف در برابر دیدگان مسولین ورزش  و هیات فوتبال فعالیت می کنند و  می تازند و بابت آن جامعه فوتبال و یکی از باشگاه های قدیمی این استان و هوادارانش هزینه پرداخت می کنند. اکنون حال و روز ایران جوان این باشگاه کهن بیش از ده ، دوازده سال است که به دلیل عملکرد بسیار ضعیف هیات موسس و نظارت کمرنگ بر اذاره و انتخاب افراد و هیات مدیره بعلت بدهی دو میلیارد تومانی به شخص 2221 متر مربع از زمین شش میلیاردی ورزشگاه را از دست می دهد و میلیاردها تومان هم بدهی از خود بجا  می گذارد،با قاطعیت می توان گفت که استارت تمام مشکلات این تیم از همین جا زده شد و باعث گردید تا دیگران هم که می آیند از همین حربه و راه و روش و دیدگاه برای ماندگاریشان آستفاده کنند. اکنون این تیم  چند سالی است که با جناب آقای حاج علی وزیری ضعیف ترین مدیرعامل تاریخ این باشگاه به گواه کارنامه و اسناد روزگار اسفناکی را دارد سپری می کند و در گرداب بی تدبیری و بی برنامگی می سوزد و می سازد و هر سال بدهکارتر از سال قبل می گردد.آیا باز هم ایران جوان بغلت بدهی 2221 متر مربع دیگر از املاک خود را به شخص واگذار خواهد کرد؟! مدیرانی که تمام ناکامی های خود شان را به ناتوانی سرمربی و کادر فنی نسبت می دهند در صورتیکه سرمربی  30% موفقیت یک تیم می باشد.ایران جوان با حاج آقا که یک صعود و موفقیت را در کارنامه فوتبالی خود ندارد ، توانسته است با سرعت بسیار زیاد و در کمترین زمان ممکن از لیگ یک فوتبال کشور به لیگ سه سقوط  نماید که بعدا با حکم فیفا و حذف تیم استقلال خوزستان بعلت بدهی مجدا به لیگ دو برگشت ، در این سقوط های تلخ و زیان بار امتیاز لیگ یک را که یکی از سرمایه های این باشگاه محسوب می شود از دست می دهند و میلیاردها تومان هم بدهکار  عملکرد مدیر و تجربه اندوزی  بعضی از آقایان بدون کارنامه و نا آشنا با زبان فوتبال در کنار تیم می شود. امروز هم  آقایان در کنار ایران جوان خسته برای ماندن دائمی خودشان قطعا می گویند پولی که ما برای سقوط ایران جوان هزینه نموده ایم پرداخت نمایید تا  تیم را تحویل دهیم ، همین اتفاقی که در گذشته هم برای این تیم رخ داد اما هواداران به موقع دخالت کردند و تیم را از چند دستگی نجات دادند ولی انتخاب عجولانه افراد و بدون کارشناسی و بی توجه به کارنامه آنان باعث گردید تا ایران جوان آرامش را تا این لحظه به خود نبیند،مدیرانی که قدرت جذب یک اسپانسر را ندارند اما توانایی غجیبی برای بدهکار نمودن باشگاه نسبت به جیب خود را دارند..تیم های پایه که در استان و کشور از اعتبار خاصی برخوردار بودند و تیم بزرگسالان را بخوبی پشتیبانی و حمایت می کردند امروز نامی از آنها در استان و کشور ندارند، می گویند تیم جوانان با خرید امتیاز یکی  از تیم های شهرستان های بوشهر امسال در لیگ استان  شرکت خواهند کرد ،اگر شرایط مالی و عملکرد مدیرعامل محترم و دلال فوتبال استان بوشهر اجازه دهد (ایران جوان یک علی اکبر کبگانیان دیگر می خواهد).در جهان ورزش به تجربه و تخصص و کارنامه و مقبولیت افراد سمت و پست و مقام می دهند.آیا این آقایان امروز با توجه به سوابق و کارنامه از  این شرایط برخوردار هستند؟ این  عزیزان مدعی می باشند که ما داریم خدمت میکنیم،اما ما می پرسیم  با کدام معیار؟یکی از فضیلت های اخلاقی که نقش بسزایی می تواند در سازندگی و پیشرفت فوتبال و انسان داشته باشد صداقت در گفتار و رفتار و کردار است.ترقی و تعالی بشر در گرو پای بندی آنان به راستی در کردار و گفتارشان است،فقط حضور چنین مدیران و افرادی در جامعه  ورزش و به ویژه فوتبال می تواند یک تحول اساسی در ساختار و بنیاد فوتبال بوجود آورد........عبدالرسول حیدری