فوتبال دولتی تبعیض.بی عدالتی

تاریخ این فوتبال را با پرگار نوشته اند

هنگامیکه ساختار و بنیاد هر باشگاه ورزشی و سازمانی خراب و معیوب باشد ،مطمن باشید افرادی که در آن رشد می کنند نیز محصول یک ساختار سالم نیستند و نتیجه این می شود که پیشرفت و اقدامی اساسی و اصولی در آن حاصل نمی گردد حتی اگر زور و ثروت بیت المال پشت آن باشد. هرگاه مدیر و هیات مدیره سفارشی و تحمیلی و غیر فوتبالی که هیچ علاقه و وابستگی به ورزش و فوتبال ندارد با یک دیدگاه کاملا سیاسی براساس رابطه و واسطه و بر خلاف تمام قوانین فوتبال حرفه ای به باشگاه ورزشی تحمیل می کنند و بر فرق فوتبال می کوبند مطمن باشید کسی دلش به حال و روز و آینده این فوتبال و مردم نمی سوزد و این فوتبال محلی می شود برای تاخت و تاز دلال ها و در جا زدن فوتبال.هر وقت قانون جامع و مانع فوتبال حرفه ای همراه با امکانات و ابزار لازم با افراد با دانش،باتجربه،با لیاقت، شایسته و راستگو و با صداقت و از جنس فوتبال حاکم بر جامعه فوتبال نباشد هیچ کس به خاطر پایمال نمودن حق و حقوق جامعه فوتبال و خطا و خلاف های مالی محکوم نمی شود و به مجازات نمی رسد حتی اختلاس 92 هزار میلیارد تومانی فولاد مبارکه سپاهان اصفهان و دلال 127 میلیارد تومانی و حامیان او.هرگاه بدلیل سوء مدیریت و ناتوانی آشکار مسولین تیم شهرداری و نظارت بسیار کمرنگ شورا برعملکرد این باشگاه به ویژه در بخش مالی، شورای شهر در تاریخ 1401/4/8 بعد از این همه ثروت استان تصمیم به فروش امتیاز فوتبال شهرداری می گیرد و سپس تحقیق و تفحص از عملکرد مسولین باشگاه ورزشی در شورا مصوب می نمایند تا بتوانند اعتبار از دست رفته شورای شهر در اداره و نظارت بر فوتبال شهرداری در نزد هواداران و علاقمندان به فوتبال را بدست بیاورند و بانیان پس رفت این باشگاه را معرفی نمایند،اما موفق نمی شوند و عاقبت راه دوم را که همانا فروش امتیاز تیم شهرداری که خیلی برایشان راحت بود عملی می سازند تا به بخش مالی و عملکرد مسولین باشگاه ورود نکنند و این یعنی قربانی نمودن تیم شهرداری و بی تفاوتی به نشاط و شادی امروزیان و آیندگان این شهر،قابل توجه شورای شهر.تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی و گزارش 300 صفحه ای از شرکت فولاد مبارکه سپاهان اصفهان و برملا نمودن یکی از ابراختلاس های 92 هزار میلیارد تومانی از جانب مجلس.آیا واقعا مردم و فوتبال بوشهر ارزش این را نداشتند که شما در یک صفحه و یا یک جمله بگویید ما بعد از روزها و ساعت ها و ماها تحقیق و تفحص هیچ مورد تخلفی در این باشگاه مشاهده نکردیم؟هر گاه نماینده مردم در مجلس و استاندار و فرماندار و شورای شهر و سایر مسولین استان با این همه ثروت نفت و گاز و پترو شیمی و میگوی لذیذ خلیج فارس گمرک و اداره بندر و منابع دیگر از ورزش و فوتبال حمایت نمی کنند و به امروزیان و آیندگان و علاقمندان فوتبال و ورزش و الویت های مردم این شهر بر خلاف شهرهای دیگر اهمیت نمی دهند و آن را جدی نمی گیرند، اداره ورزش و هیات فوتبال حق دارند که نسبت به ورزش و فوتبال بی تفاوت باشند و دلسرد گردند و راهی طهران بشوند و الویت و وقت و توان خودشان را برای رضایت و پیشرفت پایتخت نشین ها و افراد خاص صرف نمایند. امروز آقای محتشم ریس هیات فوتبال بوشهر به عنوان ریس کمیته فوتسال ساحلی فدراسیون فوتبال در طهران مشغول به کار است که به لحاظ حساس بودن و مسولیت سنگین شان و پاسخ گویی روزانه به فدراسیون و رسانه در سطح ایران و آسیا و حتی جهانی به خاطر حفظ موقعیت خودشان الویت اول را خدمت به طهران می داند و الویت دوم شان هم استان بوشهر و این یک واقعیت محض و انکار ناپذیر می باشد که نامبرده به هیچ وجه نمی تواند تمام وقت فوتبال استان بوشهر را همراهی نماید.در این چندسال اخیر هیچ یک از مسولین ورزشی ندیده بودیم که اینگونه مختصر و کارشناسی از فوتبال بوشهر سخن بگوید و حمایت نماید. نگفتند به ما مربوط نیست،نگفتند این تیم ها خصوصی هستند،نگفتند کار ما برنامه ریزی مسابقات و نظارت است و.....روی سخنمان با آقای جمالی سرپرست اداره ورزش است که در آغاز سخنان خود فرمودند حمایت از تیم ها و سرمایه های ورزشی وظیفه دستگاه ورزش است نامبرده خاطر نشان کرد ما در حال تلاش برای جذب منابع مالی و اسپانسر برای تیم های ورزشی از جمله تیم های فوتبال هستیم که این مهم در حال رایزنی است.وی مهمترین راه حل برای کمک به این باشگاه ها را استفاده از تجربه صاحب نظران و پیشکسوتان و تلفیقی از نسل جوان و با دانش و آگاه آنها و حمایت و کمک آیت الله صفایی بوشهری و مدیریت ارشد استان و نماینده مردم بوشهر در مجلس دانست. همه چیز را آگاهانه و به زبان ساده و بر اساس نیازهای فوتبال بوشهر بیان نمودند تا جامعه ورزش و فوتبال به آینده امیدوار شوند، ولی آیا با توجه به اینکه ریس هیات فوتبال بصورت تمام وقت نمی تواند در بوشهر بماند باز هم برای برنامه های خود و عملی نمودن آنها در آینده با این همه موانع و مخالفت ها می تواند به رویای های خود جامعه عمل بپوشاند؟آیا می تواند سایر مسولین را متقاعد نمایند که مردم و نسل جوان این شهر هم مثل سایر شهرهای ایران نیاز به فوتبال و شور و شوق و نشاط و شادی دارند و حق شان است از این همه ثروت و منابع استان در یک راه سالم استفاده نمایند و به آنها پایبند باشد؟امیدواریم که سرپرست اداره ورزش در این راه سخت و ناهموار بتواند موفق عبور نماید. تنها راه نجات فوتبال بوشهر کنار گذاشتن همه اختلافات و اتحاد تمام مسولین بوشهر و در راس آن رهبری دلسوزانه آیت الله صفایی بوشهری نماینده رهبری در بوشهر و ایثار و فداکاری اداره ورزش و هیات فوتبال می باشد،تنها انتظار ما از حاج آقا که خودشان از جنس فوتبال می باشند این است که اجازه ندهند فوتبال بوشهر قربانی لجبازی ها و اختلاف نظر و تصمیمات غیرکارشناسی و احساسی برخی از مسولین بشود.. ورزش و فوتبال مدیرانی می خواهد مردمی و از جنس فوتبال و تمام وقت و عاشق که براساس کارنامه و لیاقت و شایستگی انتخاب گردند،مدیرانی توانمند ، با تجربه، دلسوز و با صداقت که دانش فنی و عزم مبارزه با بی عدالتی و دلالی و فساد را داشته باشند،مردانی که اعتبار خود را در قالب اعتلای ورزش و آبرو و عزت ورزش و فوتبال کشور و استان بوشهر می دانند و از ورزش و فوتبال افتان و خیزان به دنبال پرورش حساب بانکی و شهرت و پست و مقام نیستند. بوشهر با قدمت بالای 90 سال باشگاهداری در ورزش ایران بخش زیادی از تاریخ باشگاهداری ایران را با خود یدک می کشد،امسال به علت مخالفت مسولین در عمل و انتخاب های تحمیلی و غیر ورزشی و افراد کارنابلد و ریس هیات فوتبال که بایستی بیشتر وقت و توان و فکر خود را صرف کار در فدراسیون فوتسال ساحلی فوتبال ایران با آن وسعت و حجم کاری برای آینده خود در طهران متمرکز نماید و مدیران بی تدبیر و نا کارآمد برخی از باشگاه ها و عدم مطالبه گری رسانه به ویژه رسانه ملی از تیره روزی و پس رفت فوتبال استان بوشهر که امروز حال و روز خوشی ندارد،در صورتیکه در استان ها ی دیگر کشور مسولین شان با پیگیری مستمر و با یک ارتباطات بسیار قوی با دولتمردان و با بودجه500 و 1000 میلیارد تومانی به بالا که بخش زیادی از ثروت و منابع استان بوشهر گرفته می شود با دلسوزی و جدیت و شور و شوق تمام از ورزش و فوتبال شهر خود حمایت و دفاع می نمایند تا حاکمیت فوتبال را بدست گیرند برای مبارزه با بزهکاری ، جرم و جنایت ، توضیح کنندگان مواد مخدر و رونق دادن به کسب و کار و آبادی و معرفی هرچه بیشتر استان و شهر خود در ایران و آسیا.آقایان و مسولین محترم،چرا استان بوشهر با این همه ثروت اما مردمانش و ورزش و فوتبالش این قدر نیازمندند؟؟؟ براستی از بس که از ثروت و منابع استان سخن گفتیم و نالیدیم، فراموش کردیم که بگوییم نفت و گاز و پتروشیمی و میگوی لذیذ خلیج فارس و منابع دیگر استان بوشهر چه ربطی به فوتبال استان بوشهر و مردمش دارد، طهران،طهران،طهران بزرگ بسلامت باد....................... عبدالرسول حیدری

مربی کیست؟

مربی کیست و چه مسولیتی در قبال شاگرد دارد؟

تقدیم به مربیان عزیزی که عزت و شرف و شخصیت خود را به سفره رنگین فرومایگان نفروختند

مربی اگر برای پیروزی حریفی به حریفی دیگر خشنود نشود و یا برای شکست رقیبی از رقیب دیگر متاسف نشود پس چکار کند؟در آ ئین مربی گری پیروزی و شکست خودی و حریفان نه شادی دارد و نه غم نه رضایت دارد و نه تاسف ،زیرا مربی آنجا نیست که شاد شود و یا غمگین بلکه آنجاست برای اینکه معاینه کند نتیجه گیرد و کار ببندد. مربی دریاست که خود زائیده موج است.او را چه هراسی از موج خود آفریده؟ مربی و معلم صاحب رفیع ترین جایگاه در جامعه است ،فرایند و پیشرفت و ترقی یک جامعه مدیون این دو قشر فریخته و زحمت کش است، مربی واقعی هرگز آبرو و اعتبار و حرفه خود را در بازار کثیف دلال ها به فروش نمی گذارد تا به نام و نانی برسد، نامربی که امروز در بوشهر در یکی از تیم های معروف در کمال بی شرمی با نام مقدس مربی پول های درشت به زور از خانواده ها می گیرد تا چند لحظه فززند آنها را بازی دهد و هیات فوتبال و مسولین تیم هم در برابر این عمل زشت سکوت می کنند واقعا جای تاسف دارد، مطمن باشید ما به همین زودی نام این نامربی را که می گویند جای دلال معروف فوتبال بوشهر را گرفته است از طریق رسانه خلیج فارس اعلام خواهیم کرد. مربی تنها کسی است که نباید تحت تاثیر مسائل زود گذر قرار گیرد و این اثر ناپذیری را به شاگرد القا کند.بروز احساس نه تنها تماشاگر و بازیکن را احساساتی می کند بلکه از مقدار مربی می کاهد.با این وجود او انسان است و هر انسانی از روی وضعیت باید از شکست غمگین شود و از پیروزی شادمان ولی مربیان را ماموریتی دیگر است که باید کوشش کند،ماموریت پیگیر و ایست ناپذیر ایشان این است که کار را از آنچه هست بهتر سازند.شادی آدمی را مغرور و مست می کند و جای ژرف نگری را پر می کند و اندوه آدمی می کاهد و راه بروز استعداد را می بندد.حال اگر مربی نتوانست بر احساس خود به گونه ای قلبی غلبه کند نباید آنرا بروز دهد تا شاگردان را احساساتی کند و از بازدهی آنان بکاهد.آدمی میان شادی و غم قدرت تفکر را از دست می دهد و نمی تواند تصمیمی مناسب گیرد،اگر تصمیم بگیرد احساساتی خواهد بود که به درد سازنده نمی خورد.کار مربی این است که علل پیروزی و شکست را مطالعه کرده در یابد تا خود دچار شکست نشود و راه پیروزی را پیدا کند چون پیروز شد بجای شادی سرمستانه باز باید مطالعه کرده دلایل پیروزی را شرح داده آنها را تقویت کند.غم شکست یا شادی پیروزی از آن سطحی نگران و ساده انگاران است نه کار مربی که دریاست.فوتبال برای این است که غرورها را بشکند،بت ها را خراب کند و خام طبعی بشر را به پختگی برساند.مربی برای پرده پوشی ننشسته است بلکه باید با چشم بینا و دلی آگاه و مغزی دانا میان دانه گندم خط بکشد،خوب و بد را از هم جدا کند چون جدا کرد هرگز از اعلام آن واهمه نکند زیرا این تکلیف اوست.مربی نه برای کوبیدن آنجاست نه برای جدل،بلکه برای روشن کردن و یاد دادن آنجاست،پس باید بدی یا غلط را چنان نشان دهد که بدکار پند گیرد نه راه عناد در پیش گیرد،مربی گری کار ساده ای نیست آن را به شوخی نگیرید......عبدالرسول حیدری