ايران جوان مركز بحران فوتبال ايران

ايران جوان مركز بحران فوتبال ايران

 ايران جوان فارغ از تمام قوانين داخلي و بين الملي فوتبال  به سقوط خود و بدهي غيركارشناسي با مديران خاص ادامه مي دهد و هم چنان اين باشگاه كهن بدهكار جيب مسولين اصلي سقوط مرگبار اين تيم به رده پائين تر مي شوند. ايران جواني كه تاريخ 70 ساله باشگاهداري در ورزش كشور را با خود يدك مي كشد هم اكنون با دو تا سه نفر و بدون،كميته انضباطي ،كميته فني ، كميته ارزشيابي بازيكنان اداره مي شود. باشگاهي كه سال ها است از داشتن يك هيات مديره متحد ،يكدست و بيباك در زمان تصميم گيري شديدا رنج مي برد،هيات مديره ايي كه هرگز شجاعانه از حق و حقوق ايران جوان دفاع نمي كنند و پاي حرف خود دليرانه نمي ايستند. همين امر باعث گرديده تا مديرعامل ها بتواند از پراگندگي آنها بهره لازم را ببرند و به يكه تازي  خود در اين باشگاه ادامه  دهند و اين شايسته يك باشگاه قديمي نمي باشد. تلاش و هوش اين چند نفر بر روي هزينه ها و خرج كردن ها بيشتر متمركز شده است،فاكتورها را با دقت مورد بازبيني خود قرار مي دهند و در جاي امن نگهداري مي كنند تا روز موعود فرا برسد يعني پايان مسابقات و آنگاه بدهي باشگاه را در مقابل رسانه اعلام و مي گويند اين قدر ميليارد تومان براي باشگاه هزينه كرده ايم،نه در اساسنامه  قيد گرديده است و نه در جلسه هيات مديره مصوب شده ،نه جامعه فوتبال و فيفا مي پذيرد كه يك مدير باشگاهي كه بايد حقوق بگير باشد بگويد من از جيب حودم خرج كرده ام و آنگاه در مقابل رسانه باشگاه را رسوا نمايند و آن را بدهكار جيب خود كنند. زمانيكه مي خواهند استعفاء هم بدهند هزار اما و اگر و طلبكاري در آن قيد مي كنند تا كسي نزديك نشود،اينها همه نشات گرفته از مديريت نوين در ورزش است كه شامل اين عزيزان فقط مي شود!اين بدترين و ضعيف ترين نوع مديريت در ورزش و باشگاهداري است كه چند سالي است گربيان ايران جوان شده و آن را  زمينگير نموده است ، باشگاهي خاص در ايران و جهان كه هر مديري وارد آن مي شود، فقط  ازطلبكار ي خود و فاكتورهايش سخن مي گويد.سال گذشته هم زمانيكه  تيم بزرگسالان به ليگ دو سقوط كرد،همراه آن تيم هاي پايه كه در فوتبال كشور هم مطرح بودند از اين بحران و كارنابلدي بعضي از آقايان بي بهره نماندند و به ليگ هاي پائين تر سقوط نمودند،  اين حضرات ابتدا از دسترس رسانه ها  خودشان را تا مدتي دور نگه داشتند،پاسخ هيچ تلفني را ندادند تا مقداري جو و فضاي ملتهب باشگاه آرام و عصبانيت هواداران فروكش  كند. عاقبت آفتابي شدند و كم كم به حرف آمدند،اولين موضوع كه براي آنها جدي و بر بقا باشگاه الويت و ارجحيت داشت و آن را مطرح نمودند اينكه مبلغ اين قدر ميليارد تومان خرج كرده ايم يعني مديريت و توانايي خود را  و فعاليت يك ساله فني و اقتصادي و درآمد زايي و جذب سرمايه گذار و اسپانسر و سقوط تيم به ليگ دو را همه در همين جمله خلاصه نمودند، بزرگترين اتفاقي كه درسال گذشته و در زمان اين عزيزان رخ داد به نظر خودشان همين هزينه بوده است كه بر دوش خميده اين تيم گذاشتند تا عملكرد سقوط گرانه شان با تيم بيشتر مورد خشم  و عصبانيت هواداران و نقد و انتقاد كارشناسان قرار بگيرد،بحث و عوامل سقوط تيم را بصورت كارشناسي و صادقانه بيان ننمودند. دليل تشكيل نشدن كميته فني و انضباطي و....را نگفتند.تاثير و نقش مستقيم دلال فوتبال بوشهر در سقوط و بدنامي تيم  و رفتار و اخذ پول و رشوه از بازيكنان و شكايت و اسناد بازيكنان در هيات فوتبال و جنجال و رسوايي در ثبت نام بازيكن در تيم  را  هرگز نديدند و احساس نكردند و در اختيار رسانه قرار ندادند. به علت ضعف آشكار آقايان نجفي و   وزيري در برابر دلالي و فساد و ناپاكي و نظارت نداشتن و بي اطلاعي محض كميته اخلاق فدراسيون فوتبال بر واقعيت ها و اتفاقات تلخي كه توسط دلال در فوتبال بوشهر رخ داده است باعث گرديد تا تيم ايران جوان و تيم هاي پايه با يك آفت و پس رفت جدي روبرو شود. حتي تا مرز فروپاشي هم پيش برود، ايدون با خبر گشتيم كه دلال فوتبال خودش را دارد به تيم توفان زده نزديك مي كند كه وزيري بايد شديدا مواظب رفتار و رفت و آمد او باشد،چرا كه امسال هرگونه اتفاقي از جانب دلال فوتبال در رابطه با تيم رخ بدهد بايد شخصا پاسخگو باشند و نمي تواند فرد ديگري را مقصر معرفي نمايد . قرار است سرمربي كه هيچ گونه موفقيتي در فوتبال نداشته را به اين تيم نگون بخت تحميل نمايند كه اميدواريم اين اتفاق صورت نگيرد،البته مدير باشگاه كيفيت و كارنامه از سرمربي غيربومي نمي خواهد ،فقط مي گويد بايد از مربيان شايسته و با اخلاق بومي ارزن تر باشد  و اين براي خودش يك موفقيت مي داند،جملاتي كه مناسفانه بدون تفكر و انديشه فني و فوتبالي از جانب وزيري زده مي شود به خيال اينكه مربيان شريف بومي را دارد با اين كلمات غيركارشناسي خود بي ارزش مي كند اما دريغ از اندكي...........،رفت و آمد بازيكنان بنجل و بي خاصيت از كانال دلال از شهرستان ها به بوشهر سرازير شده است ، مانند سال گذشته كه بصورت فاله ايي به تيم تحميل نمود .تور تفريحي و سرگرمي خيلي سريع دارد اعضاء خوش نشين و گردش گر خود را جمع و جور مي كند تا مجاني گردش خود را به دور ايران با هواپيما و اتوبوس هاي شيك و با عذاهاي گران قيمت و هتل هاي زيبا شروع نمايند،دو تا سه نفر هم اطراف باشگاه و تيم شب و روز پرسه مي زنند و منتظر يك اشاره هستند تا به جمع رفقاي قديمي خود ملحق شوند،به اين بنده خدا ها هم نظري داشته باشيد ظلم است كه  در اين حمع صميمي غايب باشند ، اين باشگاه چندين سال است كه تبديل به مكاني شده است براي افرادي كه مي خواهند بمانند و بخورند و بگردند و نه اينكه خدمت كنند و ايران جوان را نجات دهند،اصلا بعضي از آنها علاقه ايي به اين تيم ندارند اما حاضرهم نيستند از خوردن و گشتن مجاني دل بكنند،دقيقا همين ادم ها نتوانستند نظم و انضباط و مقرارت عبدالرحيم خرمزي را   تحمل كنند،آنقدر موانع در مسير راه ايشان گذاشتند،به وعده هاي خود عمل نكردند تا اينكه از اين تيم رفت تا راه برگشت اعضاء تورتفريحي و سرگرمي آسان تر شود.شك نكنيد كه اين پايان بسيار غم انگيري خواهد بود براي ايران جوان بحران زده،بحراني كه با تفكرات افراد ناتوان و درمانده و بدون هدف براي اين تيم بوجود مي آيد....... مثل سال قبل براي  برخي از آقايان كه براي كسب تجربه و يادگيري....... آمده بودند ، اما چه شيرين هم برايشان  گذشت و امسال ايران جواني تر از ايران جواني ها شدند ، ولي در مقابل براي هواداران متعصب و عاشق با چشمان اشك بار بسيار تلخ و ناگوار سپري شد......عبدارسول حيدري

مسول هيات فوتبال بوشهر دلال برگشت

 ايران جوان خانه ايي بر روي آ ب!

مسوليت آقاي محمد نجفي در فوتبال بوشهر براساس قانون انتخابات فدراسيون فوتبال چهار ساله مي باشد. نزديك به يك سال است كه از انتخابات هيات فوتبال گذشته است اما انتخاباتي  انجام نگرفته است و كماكان نامبرده به عنوان مسول هيات به كار خود مشغول مي باشد. علت تاخير حضراتي هستند كه در طهران نشسته اند و فردي را مي خواهند انتخاب نمايند كه بتواند از منافع آنها دفاع نمايد و نه بوشهري ها.حضور نجفي مصادف شد با فعاليت بسيار جدي دلال فاسد  فوتبال بوشهر.  رشوه گرفتن از بازيكنان و بي توجهي مسول هيات فوتبال و مديران باشگاه ايران جوان با توجه به علم و آگاهي كامل بر اساس اسناد و شكايت و مداركي كه از طرف بازيكنان در دست مسول هيات فوتبال مي باشد باعث گرديد تا صدا و اعتراض همه خانواده ها و بازيكنان بلند شود و حتي به خاطر بي تفاوتي اين آقايان تبديل به فرياد هم گرديد،حتي يكي از مديران ايران جوان در يك گفتگو صادقانه اظهار نمودند كه ما خواهش نموديم و التماس كرديم كه حكم محروميت دلال از طرف كميته اخلاق فدراسيون فوتبال به باشگاه ابلاغ نماييد تا ورود نامبرده را به باشگاه ممنوع كنيم و اين كار هم براي ما انجام ندادند .بارها در برنامه پربينده نشان از سيماي بوشهر در سال گذشته پيرامون دلال فوتبال بوشهر و فسادي كه بر فضاي جامعه فوتبال استان حاكم نموده است و مسوليت خطير مدير باشگاه و بي تفاوتي هيات فوتبال در قبال اين پديده شوم بحث و گفتگوي كارشناسي صورت گرفت و  اين عزيزان نگراني خود را هم براي آينده فوتبال استان و باشگاه بيان نمودند،ولي ما هرگز نديديم كه نجفي و برخي از مديران باشگاه در برابر فساد و دلالي از خود عكس العملي نشان بدهند و يا اينكه نگران سلامت اخلاقي و حق و حقوق بازيكنان در برابر خانواده ها و مردم فوتبال دوست استان باشند و يا اينكه بدهي باشگاه كه نيمي از آن بابت همين باج گرفتن و..... دلال مي باشد.ايران جوان پس از پلي آف و ناكامي در رسيدن به ليگ برتر وارد سال هاي پرالتهاب و بحران كه ساخته تفكرات مديرانش بود گرديد، به دليل ناتواني و درماندگي آنها همه كاره اين تيم دلال فوتبال  شد،اين فرد بيسواد در كنار ايران جوان با حمايت مديران ضعيف و مسول هيات فوتبال فربه  و سر كش شد و با پول هاي ايران جوان سرو سامان گرفت و عاقبت تيم با تمام نامداريش و سابقه 70 ساله قرباني ضعف آشكار مديريت و بذنامي دلال شد و به ليگ دو فوتبال كشور سقوط كرد. بعد از سال ها عبدارحيم خرمزي مربي با اخلاق و با انضباط همراه با تجربه اندوزي و پختگي در دنياي مربيگري به درخواست هواداران به ايران جوان باز گشت تا اين تيم از بلاتكليفي و دلال بازي و فساد و رانت نجات دهد و تحول اساسي در ساختار اين تيم بوجود آورد.بدون اينكه قراردادي منعقد نمايد و يا اينكه مدير باشگاه دز آغاز تمرينات حضور پيدا كند و نامبرده را طي مراسمي مثل ساير تيم ها به بازيكنان معرفي نمايد با دستيارانش تمرينات را جدي شروع كردند بدون امكانات و تداركات لازم كه شايسته كادر فني و باشگاه باشد،در مدت كمي كه در اين تيم فعاليت نمودند توانست سنت شكني كند و دست واسطه گرا و دلال ها را كوتاه نمايد.مدير باشگاه وعده هاي زيادي به خرمزي دادند،از قرارداد با بازيكنان گرفته تا پشتوانه مالي خوب كه الان مي تواند همه را انكار نمايد و بگويد هيچ كدام حقيقت ندارد.بهرحال به هيچ يك از تعهدات خود در قبال تيم و هواداران با توجه به اينكه دو فرصت يك هفته ايي براي گرفتن بازيكنان با تجربه و كليدي به ايشان دادند اما متاسفانه هرگز عمل ننمودند تا اينكه زمان شروع بازي ها به كمتر از بيست روز رسيد،خرمزي با تمام تلاشي كه با همكاران فني خود براي اين تيم جوان و با آتيه انجام دادند همه تبديل به ياس و نا اميدي شد و عاقبت تصميم نهايي خود را علي رغم ميلي باطني خود گرفت و استعفاي خود را به مديريت باشگاه كتبا اعلام نمودند بدون اينكه تا آن لحظه به كسي باج داده باشد و يا بازيكني سفارشي پذيرفته باشد و دقيقا همين رفتار به مذاق بعضي ها كه سال ها در اين تيم بدنبال منافع مي باشند خوش نيامد و همين موضوع باعث گرديد تا مخالفان خرمزي متحدتر شوند براي باز گشت دلال و تقسيم غنايم،خوردن چلو كباب و چوجه كباب و گرفتن باج و رشوه.....تلاش مدير براي حفظ خرمزي با همان وعده هاي قبلي و تكراري اما بدون عمل بيهوده بود و موجب گرديد تا تيم سرمربي خود را از دست بدهد.بلافاصله بعد از جدايي خرمزي با خبر شديم كه دلال فوتبال بوشهر برگشته است و قبل از اينكه سرمربي انتخاب گردد  چندين بازيكن را به تيم معرفي نموده و حتي مي گويند بعضي از آنها قرارداد خود را در هيات فوتبال هم ثبت كرده اند. گويا به توصيه برخي از مسولين باشگاه تمام كارها را پنهاني  دارد انجام ميدهد بخيال اينكه مردم فوتبال دوست اين شهر و هواداران تيم همه كور و كر هستند.اكنون شما فقط بايد شاهد باشيد و ببينيد كه براي سر مربي غير بومي  آقاي مدير چه تداركي مي بيند و چه امتيازهايي به او خواهند داد.، قطعا فردا باشگاه بدهي يك ميليارد و دويست ميليوت توماني و شايد هم بيشتر بابت  چنين عملكرد غيركارشناسي ببار خواهد آورد و در رسانه هم اعلام مي كنند كه اين قدر ميليارد تومان بابت پس رفت تيم و .... هزينه كرده ايم و تا پولما ن را ندهيد از اين تيم  نخواهيم رفت.آيا اين منصفانه است؟  آيابدهكار نمودن هرساله تيم توسط مديران ناتوان و درمانده در پس رفت و سقوطش براي آنها يك موفقيت بزرگ مخسوب مي شود؟.آقاي وزيري ما امتياز ليگ يكي كه ارزش آن بالغ بر 5 ميليارد تومان بود مفت از دست داديم چه كسي مي خواهد پاسخگو باشد؟چه كسي مي خواهد اين سرمايه را به ايران جوان باز گرداند؟شما كه خودتان را طلبكار اين باشگاه مي دانيد.چندين سال است كه ايران جوان كاشانه خود را و پايه  هايش توسط  تفكرات مديران كار نابلد و هزينه بر بر روي سطح آب بنا نموده است،خانه ايي بر روي آب كه با هر موجي بطرف نا معلوم  حركت مي كند.  جناب وزيري ايران جوان با اين ابزار و نيرو موفق نخواهد شد ، مگر اينكه معجزه ايي رخ دهد. هيات مديره باشگاه عزيزاني هستند كه هرگز براي حق و حقوق ايران جوان شجاعانه دفاع نمي كنند  و پاي حرف خود دليرانه نمي ايستند ، پس شما هم ايران جوان كهن را بيش از اين بدهكارسراسر اشتباهات خود نكنيد.....عبدالرسول حيدري

فوتبال دولتي و خودرو پرايد

فوتبال دولتي و خودرو پرايد 

داستان  ليگ برتر فوتبال حرفه ايي كشور شما (بخوانيد دولتي) و هم چنين ليگ يك به شكل عجيبي مسيرش را آغاز نموده و حواشي مختلفي تا كنون دامنگير اين مسابقات بوده است.پرخاشگري و پرتاب اشياء در داخل زمين و شعارهاي توهين آميز  و درگيري هاي خونين در ورزشگاه هاي كشور  بعد از پشت سر گذاشتن هيجده دوره ليگ برتر حرفه ايي! و پس از اين همه جريمه مالي باشگاه ها و محروميت برخي از مسولين و بازيكنان از طرف كميته اخلاق و انضباطي نشان مي دهد كه  با اين روش و شيوه تاثير چنداني بر اين بي نظمي ها و پرخاشگري ها نداشته و حتي نسبت به سال هاي گذشته هم كاهش پيدا نكرده است و بر عكس تعداد بوق چي ها ي خاص و حادثه آفرين بر روي سكوها بيشتر هم شده است .آيا بد رفتاري ها و در گيري ها در ورزشگاه ها  ي كشورمان از جانب تعداد اندك تماشگران شناخته شده و ليدرها و بوق چي هاي ويزه برخي از مديران در آينده باز هم  تماشا خواهيم كرد ؟بدهكاري تيم ها از 5 ميليارد تومان گرفته تا 170 و 146  ميليارد تومان كه بترتيب مربوط به دو تيم استقلال و پرسپوليس مي باشد به اوج خود ميرسد،تيم هايي كه تحت ماديات و پول بي شمار بيت المال با مديران سفارشي در حال فروپاشي مي باشند. در حقيقت هيچ طرح و پروزه ايي و برنامه ايي بدون انسان هاي با صداقت ، با تقوا ، متخصص ،با تجربه ،كاربلد و عاشق به موفقيت نخواهد رسيد. تيم دولتي نفت طهران با 40 ميليارد تومان بدهي اكنون بدون صاحب به ليگ يك و سپس به ليگ سه سقوط مي كند تا به سرنوشت تيم شاهين بوشهر يكي از قديمي  ترين تيم هاي فوتبال ايران گرفتار شود. شايد تا چند روز و يا چند ماه ديگر نامه منحل شدن اين تيم از طرف فدراسيون فوتبال هم صادر گردد،تا ما شاهد پايان غم انگيز ساير تيم هاي دولتي و فوتبال در آينده نزديك باشيم.عامل تمام اين بي نظمي ها و افت فوتبال و بدهي تيم ها فدراسيون فوتبال مي باشد كه از روز نخست و هرساله با سفارش ريس جمهور،ريس مجلس،شوراي نگهبان و نماينده مجلس و واسطه گر هاو..... مجوز حضور تيم ها با بدهي را  در ليگ هاي مختلف فوتبال صادر نمودند و با اين چالش مهم هر گز حاضر نشدند كه يك برخورد جدي داشته باشند تا به امروز كه بعضي از تيم ها با كوله بار سنگين بدهي دارند در ليگ برتر و يك بدون هيچ منعي در برابر ديدگان فدراسيون فوتبال به صورت لاك پشتي و بدون آينده ايي روشن به حيات خود ادامه مي دهند .  حال قصه ليگ يك به مراتب عمبارتر از ليگ برتر است، شكايت مالك خونه به خونه از تيم فوتبال نساجي بدليل تباني با تيم راه آهن و افشاء گري تكان دهنده عرفان گلستاني بازيكن راه آهن و پيشنهاد 70 سكه براي واگذاري نتجه بازي پر گل 6 بر صفر راه آهن در مقابل تيم نساجي كه اينگونه جنجال ها و بحث تباني و دلالي در پايان ليگ يك هر ساله ما شاهد آن مي باشيم  و براي فوتبال دوستان تبديل به يك امر عادي شده است، تيم فوتبال با سابقه سياه جامگان خراسان بعلت مشكلات مالي و كناره گيري اسپانسر به خرمشهر نمي رود ،تيمي كه در طول روزهاي اخير حواشي مختلف و متعهدي را گذارنده است تا از بحران انحلال عبور كند اما با توجه به شرايط موجود بعيد است كه اين تيم خراساني بتواند به حيات خود ادامه دهد.تيمي كه مسولين نمي دانند با چه نامي آن را صدا بزنند،سياه جامگان و يا اينكه مشكي پوشان.ملوان يكي از تيم هاي با رشيه و قديمي فوتبال ايران بعلت بدهي به بازيكنان خارجي با كسر 6 امتياز منفي فيفا روبرو مي گردد و در هفته سوم موفق مي شود به اولين امتياز خود دست پيدا كند تا با يك امتياز در مكان يازدهم جدول قرار گيرد،تيم شهرداري تبريز به دليل مشكلات مالي  از آمدن به بوشهر انصراف مي دهد  و نتيجه را سه بر صفر به تيم شهرداري بوشهر واگذار مي كند.تيم گسترش فولاد تبريز آينده مبهمي دارد،بازي در هفته اول  قرار بود با تيم بادران در اروميه بر گزار گردد اما بعلت آمادگي نداشتن اروميه براي ميزباني تيم به تبريز برگشت تا مسابقه را در اين شهر مقابل بادران انجام دهد اما به دليل  صادر نشدن كارت بازيكنان تيم گسترش فولاد تبريز و يا (باني گستر اروميه) لغو گرديد تا بي نظمي و بي قانوني و تصميمات سليقه ها ي و شخصي چهره واقعي فوتبال كشور را بيشتر نمايان  كند. اين فوتبال مانند خودرو پرايد مي باشد كه روزانه و سالانه ارزش آن بطور افسارگسيخته و نجومي بالا ميرود اما فاقد كيفيت و ايمني و استاندارهاي جهاني است. براستي كه ليگ فوتبال ايران را فقط مي توانيد  در جهان با ليگ فوتبال (ايران )مقايسه كرد ولاغير.فوتبالي كه به خاطر حرمت و حضور  و منافع عاليجنابان، دلالان و واسطه گراها تحمل قوانين ،مقررات ، نظم و انضباط فوتبال حرفه ايي را ندارد.آيا  اين فوتبال با ديدگاه دولتي وپول بيت المال با مديران سفارشي و نا كار آمد به آخر خط نرسيده است؟زمان پاسخ ما را خواهد داد.