مغرور بودن
مغرور بودن به دانش خود ، بدترین نوع
جهالت است.
مغرور بودن به دانش خود ، بدترین نوع
جهالت است.
در یک معارفه عالیجنابان ریس اداره ورزش را معرفی کرد.
بلخره انتصاب در اداره ورزش و جوانان بوشهر بعداز کش و قوس فراوان و نفوذ غالیجنابان برای موقعیت و منافع و پیشبرد خواسته های خودشان عاقبت جناب موسی کشتکار بر صندلی لرزان و وسوسه انگیز ریاست اداره ورزش جلوس کرد و یاسر جمالی هم رفت.ما هم به نامبرده تبریک می گوییم و مورد عملکرد ش را به آینده می سپاریم.آیا کشتکار می تواند ورزش بی سر و سامان استان و به ویژه فوتبال بوشهر که فقط نامی از آن باقی مانده است با نظارت و کارشناسی دقیق خود بر عملکرد هیات فوتبال نجات دهد؟
جامعه فوتبال را در مرداب دروغ و فساد و دلالی غرق نکنید.
هرگاه یک فرد غیر فوتبالی را در یک بامداد جنجالی و پرحاشیه آن هم در ساعت سه با یک قلب معیوب! به گواه پزشکان و بستری شدن در بیمارستان و عاقبت به خاطر بیماری قلبی به توصیه پزشک متخصص از سمت خود استعفاء می دهد، اما با کمال تعجب بعد از مدتی سکوت و استراحت با پرونده تاریخی و تخلفاتی سنگین ویلمتوس و با یک کارنامه بسیار ضعیف و پر هزینه هدایت فوتبال کشور را دوباره به او می سپارند. بنابرین ما باید شاهد پس رفت فوتبال ،عدم نظم و انضباط در برنامه ها و دستگیری و زندانی برخی از مدیران زیر مجموعه او به جرم تبانی و رشوه و.....باشیم. به گفته هاشمی طبا ریس پیشین تربیت بدنی کشور این انتخاب مایه تاسف است،مسولیت کسانی که به هر دلیلی به تاج رای دادند و چشم خود را بر واقعیت ها بستند بر گردن شان باقی می ماند و باید پاسخگوی تاریخ و مردم باشند. البته ناگفته نماند که آقای تاج یکی از کاندیدا های اصلی ریاست فدراسیون فوتبال در انتخابات آینده می باشد برای غرق نمودن فوتبال ایران!!!،در بوشهر به جای انتخابات ریس هیات فوتبال همه رد صلاحیت می شوند و تنها جناب ایزدپناه می ماند که به احترام تاج و فرد مورد نظر و نه مردم و فوتبال بوشهر انصراف می دهد تا با یک انتصاب ویژه آقای محتشم دوباره بر صندلی ریاست بنشیند تا ما باز هم حسرت گذشته درخشان فوتبال بوشهر و استان بخوریم.مدیران و هیات مدیره اکثر باشگاه ها بیگانه با فوتبال و فاقد کارنامه و لیاقت بر باشگاه ها هر لحظه که بخواهند تحمیل می نمایند تا عاقبت فوتبال ما این چنین شود که بازی لیگ حرفه ای فوتبال(دولتی) دو تیم پرطرفدار تاج و پرسپولیس بعد از 45 سال به علت نبود ورزشگاه های استاندارد در پایتخت و سوء مدیریت در اداره فوتبال کشور در اراک برگزار نمایند با 8 هزار تماشاگر و بدون حضور بانوان.فوتبال به عنوان پرطرفدارترین ورزش دنیا،طی دو دهه گذشته تبدیل به حیاط خلوت برخی سیاستمداران ناشی و غیر فوتبالی شده است.صاحبان قدرت با شهوت سیری ناپذیر شهرت پا به عرصه ای گذاشته اند که با آن بیگانه هستند. این افراد که به رغم خود خیلی زرنگ هستند،هرلحظه با نقاب های مختلفی ظاهر می شوند،مدیران کوتوله و تنگ نظری که با حربه های زشتی چون تهدید،دروغ،مخبرپروری،حذف افراد با دانش و شایسته و از همه پلشت تر سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن ،راه و روش اداری خود را به محیط فوتبال تسری می دهند .فوتبال چون طفلی معصوم ، سال هاست که بازیچه ی دست بعضی از سیاستمدارانی شده است که بدنبال محبوبیت و شهرت برای پس رفت آن از هیچ اقدام نادرست و غیر اخلاقی کوتاهی نمی کنند.فوتبال در گذشته به خاطر حضور فوتبالی های با صداقت فساد و دلالی ناچیزی داشت و حس عمیق تبعیض و نابرابری را نیز در جامعه پمپاژ نمی کرد. این ارقام نجومی در فوتبال دولتی توسط مدیران تحمیلی و غیر فوتبالی که با عملکرد و رفتار و گفتار خود آن را به قهقرا برده اند سال هاست که مثل استخوان لای زخم مانده است و کسی جرات بیرون آوردن این استخوان آزار دهنده را از دل این زخم قدیمی ندارد.راه حل این مشکل دو چیز است،ارقام نانجومی و نا متعارف یا فوتبال نا دولتی،ولی سیستمی که ناتوان شده و از اصلاح ریشه ای مشکل می هراسد ترجیح می دهد فوتبال دولتی با قرادادهای نجومی همراه با کیسه بیت المال هم چنان چهره عدالت اجتماعی و جامعه فوتبال را در این کشور ملکوک کند،این فوتبال با این آدم ها بسوی فوتبال آماتور در حرکت است.در این شرایط بسیار سخت اقتصادی و گرانی کاذبی که صاحبان قدرت و ثروت برای مردم بوجود آورده اند. مدیران ، مربیان و بازیکنان به ویژه مربیان و بازیکنان خارجی بنجل و دسته چندم به کمک دلال ها با قراردادهای نجومی و غیرکارشناسی با پول بیت المال بدون نظارت دولت جولان می دهند و می تازند و امید رنگ می بازد.همه آحاد ملت به جز درصد اندکی از این وضعیت نابسامان و آشفته فوتبال کشور و عملکرد مسولین حاکم بر آن ناراحت هستند و رنج می برند. هزینه لیگ فوتبال حرفه ای عربستان در سال 2023 مبلغ 60هزار میلیارد تومان شد و در یک گزارش 300 صحفه ای تحقیق و تفحص مجلس از شرکت فولاد مبارکه سپاهان اصفهان مبلغ 92 هزار میلیارد تومان دزدی، ببخشید (اختلاش) و یا گم می شود.سایت مشرق 29 مرداد 1401.نگاهی تاریخی نشان می دهد که فوتبال دولتی با پول بیت المال و مدیران سفارشی با یک دیدگاه کاملا سیاسی و امنیتی تحت تاثیر مادیات و قراردادهای رویایی و غیرکارشناسی چنان غولی خواهد شد که نه تنها طبع لطیف هنری خود را نابود خواهد کرد بلکه بسوی نابودی خود خیز برداشته است. هر وقت ورود بانوان هرلحظه که تصمیم بگیرند به ورزشگاه ممنوع می کنند،حق پخش تلویزیونی به باشگاه ها تعلق نمی گیرد، پخش فوتبال بانوان از سیما ممنوع می باشد،وی.ای.آربصورت سلیقه ای بکار می گیرند آن هم بدون حضور داور زن در صورتیکه کشور قطر جام جهانی را برگزار می کند،اکثر باشگاه ها یک ورزشگاه و زمین تمرین و مسابقه استاندارد و اختصاصی از خود ندارند و دلالی و فساد در آن بیداد می کند، این فوتبال به تحلیل فنی و کارشناسی نیاز ندارد.فقط نتیجه در فوتبال دولتی ، تنها کالای پرسود و پر فروش گردانندگان فوتبال دولتی است که توسط رسانه برای سرگرمی به بخورد هواداران فوتبال می دهند...... گفتگوی سروش رفعیی بعد از بازی با النصر، ما در فوتبال خیلی عقب هستیم و عقب تر هم خواهیم رفت. بع اعتقاد این قلم این فوتبال به آخر خط رسیده است.......عبدالرسول حیدری
ایران جوان بوشهر با خرید مجوز به لیگ دو صعود کرد
ایران جوان بوشهر با مدیریت سعید مفتخر سالی بسیار آرام و بدون حاشیه و بی پولی و نداشتن زمین تمرین و خوابگاه نسبت به چند سال گذشته به ویژه سال قیل، بازی های لیگ سه فوتبال کشور را پشت سر گذاشت اما ای کاش صعود تیم در میدان مسایقات رخ می داد تا هزینه سنگین خرید مجوز به تیم تحمیل نمی شد و هم میدان آزمایشی بود برای محک خوردن عملکرد نیروی دیوانی و میدانی برای سال آینده،تیمی که در نیمه فصل اول 6 امتیاز از سایر تیم ها جلو بود و در نیمه فصل دوم فقط توانست خود را در لیگ سه حفظ نماید ولی در بالای جدول و با آرامش کامل.ایران جوان جندین سال بود که با مدیریت جناب آقای حاج علی وزیری و سرپرستی عطا وزیری که تازه می خواست با زبان و الفبای فوتبال آشنا شود در فوتبال ایران لقب سقوط و هزینه در فوتبال را به خود اختصاص داده بودند که این سقوط ها شاید تا یک قرن دیگر هم برای این باشگاه قدیمی و مردمی به لحاظ مالی و فنی قابل جبران نباشد مگر اینکه با خرید مجوز که برای این تیم هزینه سنگینی در بر خواهد داشت و در بخش فنی و ساختاری هم بسیار زیان آور و غیر قابل جبران است. قصد برجسته نمودن و جانبداری از کسی را نداریم فقط می خواهیم عملکردها را مورد کارشناسی قرار دهیم، زمان عبدالرحیم خرمزی مربی با اخلاق و موفق ایران جوانی با یک کادر فنی و تعدادی بازیکن بومی بدون مدیر عامل و زمین تمرین و پول کافی و ثابت مثل امسال در شرایط بسیار سخت و بحرانی ایران جوان در چند سال اخیر هم توانست در لیگ سه فوتبال کشور باقی بماند و در حقیقت یک امر غیر ممکن را ممکن نماید. به نظرتان آیا حضور خرمزی ها و چنین اشخاص و سرمایه ای با این تجربه و شناخت خوب از بازیکنان به ویژه جوان ها حتی حضورشان برای یک دقیقه هم برای تیم مفید واقع نمی گردید که از آوردن او دریغ نمودید؟ ما انتظار داشتیم که مدیر محترم باشگاه به اتفاق مسولین دیوانی و میدانی خود جلسه ایی با افراد با تجربه و شایسته برگزار نمایند و علت صعود نکردن تیم را مورد بررسی و کارشناسی دقیق خود قرار دهند تا نقاط قوت و ضعف تیم در دو بخش مشخص گردد.یک واقعیت است که مجموعه ایران جوان با عمکردشان در لیگ سه نتوانستند آن گونه که هواداران انتظار آن را داشتند برآورده نمایند یعنی صعود به لیگ دو، که توانستند در خارج زمین مسابقه و با خرید بسیار سنگین مجوز عملی گردانند.آیا مدیریت و هیات مدیره نتوانستند بخوبی با عملکردشان تیم را در شرایط سخت و دشوار هدایت نمایند؟آیا کادر فنی با تفکرت شان و در انتخاب بازیکنان ضعیف عمل نمودند و همین امر باعث گردید تا تیم نتواند صغود نماید؟ با توجه به اینکه لیگ فوتبال ایران فرسایشی می باشد،آیا بازیکنان به خاطر ضعف بدنی نتواستند 6 امتیاز خود را در مقابل تیم ها حفظ نماید و یا اینکه از بازیکنان کلیدی با تجربه و طراح در میانه میدان برای اداره تیم در لحظات سخت و بحرانی و حفظ امتیاز محروم بودند؟ما در بین مردان دیوانی کسانی را داریم که او را به مهره سوخته می شناسند ،یعنی چندین سال که همراه تیم بوده جز سقوط هیچ سودی برای تیم نداشته است.الان حضور اینگونه افراد به لحاظ روحی و روانی برای تیم و هواداران و بازیکنان سوال برانگیز است که نامبرده چه ایده و توانایی و برنامه ویژه ایی برای این باشگاه دارد که او را به خدمت گرفته اند؟ امسال از آقای مفتخر که لیگ را با آرامش و بدون کمبود مالی و سایر امکانات سپری نموده است انتظار داریم برای لیگ دو با استفاده از خرد جمعی و بدون دخالت افراد کارنابلد و کم تجربه از همه نیروها و با تجربه های شایسته و دلسوز ایران جوانی و بوشهری در پیشبرد تیم و انتخاب نیروی انسانی بدون حب و بغض و تسویه حساب های شحصی کمک بگیرند تا ایران جوان به همراه هواداران عاشق و دلسوز خود بتواند با شایستگی جشن صعود را با بازیکنان در ورزشگاه پیر شهر به نمایش بگذارند. این چنین باد.....عبدالرسول حیدری
کودکان را زیر حرارت جزغاله کننده آفتاب نسوزانید
مسابقات فوتبال زیر 13 سال استان از 18 شهریور ماه 1403 در ساعت 16.30 دقیقه در ورزشگاه پیر شهر در بدترین ساعت روز و شرایط غیرقابل تحمل آب و هوایی بوشهر در این روزها با دو بازی انجام می گیرد. در صورتیکه مسابقات لیگ برتر حرفه ایی کشور(فوتبال دولتی) در سردترین نقاط کشور از ساعت 19.30 دقیقه به بعد و در زیر نور برگزار می گردد و این مسابقات هم باید این چنین باشد.به اعتقاد ما حامی اصلی این برنامه و تصمیمات کاملا اشتباه و غیر کارشناسی هیات فوتبال استان مدیران مدارس و باشگاه ها می باشند که به خاطر گرانی افسارگسیخته و شرایط بسیار بد اقتصادی و برای بقا و حفظ بازیکنان خود و تامین بخش مالی و از هم نپاشدن مدرسه و باشگاه برای دلخوشی و سرگرم نمودن بچه ها حاضرند در حرارت شدید نور خورشید در بدترین ساعات روز با کمترین امکانات رفاهی و فنی و پزشکی و اشتباه محض خانواده ها به چنین تصمیم غیرکارشناسی از جانب هیات فوتبال تن دهند و صورتجلسه را امضاء نمایند و کودکان زیر 13 سال را به میدان مبارزه با اتش سوزان و طاقت فرسای خورشید بفرستند، با کمترین بازده فنی و کیفیت تا به خیال خودشان شاهد شکوفایی فنی آنها در این گرمای نفسگیر باشند.خانواده ها در کوره داغ اقتصادی و گرانی و تورم در حال برشته شدن می باشند و اکثر آنها به سختی مبلغ شهریه فرزندان خود را تهیه می نمایند ، لطفا کودکان آنها که آیندگان با استعداد های قوی و خلاق فوتبال استان و کشور می باشند را در حرارت جزغاله کننده آفتاب نسوزانید.افراد و باشگاه ها و سازمان های ورزشی که تجارت و پست و مقام را به اصالت و اصول ترجیح می دهند محکوم به شکست هستند،بله شما نمی توانید با تاریخچه باشگاه خودتان قهرمان شوید اما این تاریخ باشگاه است که به شما راه قهرمانی را نشان می دهد.نباید مادیات تعین کننده ارزش ها در فوتبال باشد.اگر در این گرمای غیرقابل تحمل و طاقت شکن و صبرسوز یکی از کودکان عزیز قربانی شود و یا اینکه برای همیشه سلامتی خود را از دست بدهد،چه کسی می خواهد پاسخگو باشد؟ اداره ورزش و یا اینکه هیات فوتبال ،مدرسه فوتبال و یا اینکه خانواده ها که مقصران اصلی می باشند.به عوافب این تصمیم نادرست فکر کنید. برای بدست آوردن دل پایتخت نشین ها و اجرا و پر نمودن تقویم هیات فوتبال و به خواست عالیجنابان و پدر خوانده های فوتبال،کودکان بی گناه را قربانی تصمیمات نادرست و غیرکارشناسی خود نکنیم........عبدالرسول حیدری
مقام معلم و فوتبال دولتی
معلم و مربی صاحب رفیع ترین و با ارزش ترین جایگاه در جامعه می باشد،فرآیند و ترقی و پیشرفت یک جامعه مدیون این دو قشر زحمتکش و فداکار می باشد که با کمترین حقوق و دستمزد با ذره ذره سلامتی و عمرشان به تعلیم و تربیت آیندگان مشغول می باشند
در جامعه انسانی ، اساسی ترین کار تعلیم و تربیت است کسی که این رسالت را به دوش می کشد (معلم) می باشد.، اهمیت کار معلم و تربیت و معلمی به اندازه ای است که ساختن و هدایت یک فرد مساوی زنده کردن همه افراد جامعه است. آموزش و پرورش کلید فتح آینده و معلمان،فاتحان عرصه علم و تمدانند،معلم به یادماندگار ترین واژه ای است که همواره در کنار اهل خرد و اندیشه،در تمام دوران ها بر تارک تعلیم و تربیت می درخشد.جامعه با متعلمین همین معلمین پر می شود،او علم را تعلیم می دهد و علم تمدن جامعه را می سازد،در واقع معلم تمدن را می سازد.این بخش بسیار کوچکی از مقام و شخصیت شامخ و سرافراز معلم در جامعه می باشد که با شما عزیزان در میان گذاشتیم،حال می خواهیم نظر برخی از شخصیت های بزرگ سیاسی جامعه جهانی در رابطه با مقام و شخصیت معلم با هم بشنویم.انگلا مرکل صدر اعظم پیشین آلمان خطاب به پزشکان معترض می گوید توقع نداشته باشید که حقوق شما از حقوق معلمانی که شما را تربیت کرده اند بیشتر باشد. از نخست وزیر ژاپن در باره ی راز پیشرفت کشورش سوال شد،او گفت ما به معلمانمان جقوق وزیر،مصونیت دیپلمات و احترام امپراطور داده ایم و در ایران یک معلم بعداز سی سال خدمت بازنشسته می شود تا به خیال خودش در کمال آرامش و نگرانی در کنار خانواده استراحت کند با حقوق ماهیانه ده تا 15 میلیون تومان اما هرگز برای اکثر آنها این اتفاق رخ نمی دهد و مجبورند به فکر شغل دو و سوم باشند تا بتوانند در مقابل کوهی از مشکلات زندگی و گرانی افسارگسیخته و کمر شکن که برایشان بوجود آورده اند مقابله نماید. این بخش بسیار کوچکی از ازش های مقام و جایگاه و شخصیت یک معلم است که توانستیم آن را به تصور بکشیم.براستی یک مدیر سفارشی و غیرفوتبالی با یک دیدگاه کاملا سیاسی و امنیتی که آن را به فوتبال تحمیل نموده اند و بدون هیچ کارنامه و لیاقت و شایستگی بر کرسی ریاست می نشید و یا کادر فنی و بازیکنان چه خدمتی به جامعه و مردم آن هم با حقوق های ماهیانه 500میلیون ت و 1و 2 میلیارد ت و حتی بیشتر آن هم از پول مردم و کیسه بیت المال همراه دلال ها و بدون کارشناسی با مجوز خودروهای چند میلیارد ت خارجی و ویلا در لواسانات و.... نموده اندکه یک معلم نتوانسته است آن را تا کنون انجام دهد ؟!یک معلم با تمام توانش و با حداقل امکانات 40 و 50 نفر کودک بیسواد را با سواد می کند و تحویل جامعه می دهد و سال آینده دولت یک تا دو و سه میلیون ت به حقوق ده و پانزده میلیون تومانی او اضافه می کند.یک تیم فوتبال قهرمان لیگ برتر دولتی می شود سال آینده توسط مدیر و دلال ها قرارداد ها دوبرابر و سه برابر می کنند. از 40 میلیارد تا 70 و 80 میلیارد ت ان هم از کیسه بیت المال و همین صندوق های بازنشسته ها که متعلق به شخص خودشان می باشد،مدیران که دستمزد و مزایا و پاداش و مجوز خودروخارجی پنهان نموده اند و نمی گویند ، هرگاه هم از آنها بپرسید پاسخ می دهند مجانی و یا صلواتی کار می کنیم. این چه عدالت و انصاف و برابری است؟با کدام قانون و کارشناسی و تناسبی یک معلم باید در طول سال 150 تا 300 میلیون تومان حاصل درآمد آنها باشد.آخر این چه قانونی است که فقط برای معلمان و قشر حقوق بگیر انجام و اجرا می گردد و شامل فوتبال دولتی نمی شود؟!.هر روز ما شاهد اعتراض بازنشسته های عزیز در برابر وزارتخانه ها به خاطر افزایش حقو ق شان هستیم تا بتوانند یک زندگی ساده و راحتی در کنار خانواده خود داشته باشند ولی دولتمردان هرگز به حرف حق و خواسته منطقی آنها گوش نمی کنند و می گویند پول نداریم در صورتیکه مال خودشان می باشد،اما بصورت فاله ایی با قراردادهای نجومی و رویایی با پول مردم بدون نظارت و کارشناسی توسط دلال ها و واسطه گرها بهره و پخش می کنند تا بتوانند با خرید خودروهای خارجی و زندگی کردن در محله های اعیان نشین طهران و گشت و گذر در اروپا با خانواده خوش باشند و در عین حال مردم در خرید یک کیسه برنج ده کیلویی و یا یک کیلو گوشت ناتوان و عاجزند؟!روزی که نا بخردانه دروازه فوتبال توسط مدیران ناکارآمد و بی تدبیر به روی پول های باده آورده. گوشودند ما نوشتیم و فریاد زدیم که این پول کمالی نیست تا بر قدر و منزلت و مرتبه و عزت فوتبال بیفزاید،اما اسکناس چه تومانی و چه دلاری چشمان راخیره می کند و گوش ها را سنگین،کسانی که شیفته مال، جا و مقام و غیره هستند چشم و گوش را بر حقیقت می بندند تا فاجعه بوجود آید و این فاجعه بعداز 45 سال پول بیت المال به پای این فوتبال دولتی را در زمین چمن فوتبال سپاهان با تیم شباب اهالی در مسابقات آسیایی را در اصفهان دیدیم که همه به غیر تاج گفتند شرم آوراست. به عقیده ما این فوتبال دولتی به آخر خط رسیده است،فوتبالی که به یک بنگاه معاملاتی تبدیل گرده است و کالای آن کادر فنی و بازیکنان می باشند که در زمان نقل و انتقالات و در بازار حراج و در زیر سقف طلایی فدراسیون فوتبال توسط مدیران و دلال ها با قیمت های شیرین و رویایی با پول مردم به فروش می رسند. ما هر گز نمی گویم پول در راه گسترش ورزش و قهرمان پروری نباید خرج شود،ما هم مثل سایر مردم به ورزش و به ویژه فوتبال علاقه داریم پیش از نیم قرن است که با فوتبال زندگی می کنیم،ما می گویم هر یک ریالی که برای فوتبال هزینه می شود باید شفاف و شناسنامه قانونی داشته باشد اگر قانون نارساست آنرا رسا کنید.این همه می بینیم،این همه می کشیم ولی عبرت نمی گیریم ما چگونه مردمانی هستیم؟ ریس فدراسیون فوتبال تاح در یکی از پر حاشیه انتخابات تاریخ فدراسیون فوتبال در ساعت 3 بامداد در یک بامداد جنجالی برگزار گردید تا صاحب داغ ترین صندلی ورزش ایران توسط اعضای مجمع انتخاب شود.در بوشهر انتخابات بدون رقیب و در یک فضای رفاقتی بین ایزد پناه یکی از کاندیدها که الفبای فوتبال را زیر سایه پیشکسوتان فوتبال بوشهر آموخت به سود جناب محتشم کنار کشید تا نامبرده بدون رقیب و در یک فضای انتصاباتی و در زیر سایه تاج نامبرده انتخاب شود. این را به خاطر بسپارید بارها گفته ایم و باز هم آن را تکرار می کنیم، نگاهی تاریخی نشان می دهد که فوتبال دولتی تحت تاثیر مادیات و پول بیت المال و دخالت های عالیجنابان و پدر خوانده های فوتبال چنان غولی خواهد شد که نه تنها طبع لطیف هنری خود را نابود خواهد کرد بلکه به سوی نابودی خود خیز برداشته است.آینده فوتبال دولتی تاریک و پرتنش می باشد.................عبدالرسول حیدری
ورزش نماد صلح و دوستی است /شما چرا از آن فرار می کنید؟!
ورزش پیام آور صلح و دوستی است،نماد آن پنج حلقه ی در هم بافته است. امر ورزش امروزه محدوده وسیعی را متوجه خود نموده است،اینک ورزش نماد صلح و دوستی و همزیستی ،تحمل و یکدیگرپذیری و زمینه ساز و سازماندهی کننده ارتباطات اقوام در سطح جهان زیر چتر صلح پذیری و امنیت است. ورزش تنها قدرتی است در دنیا که بدون هیچ گونه جنگ و خونریزی و کشتار انسان های بی گناه با سلاح های مدرن و مرگبار توسط دیکتاتورها برای بدست آوردن قدرت و ثروت و حکومت بر مردم بین پنج قاره جهان با شعار اتحاد و دوستی در پناه صلح و برادری در یک فضای ورزشی بر گزار می گردد. این بازی ها به خواست ملت ها و سازمان و نهاد های ورزشی جهان زیر پرچم مقدس المپیک پرجمی که در سال 1914 انتخاب شد و اولین بار در بازی های المپیک انتورپ کشور بلژیک به تاریخ 20 دسامبر در سال 1920 برافراشته شد. اکنون بعداز آن هر چهار سال یک بار در یک فضای صمیمی و ورزشی بدون هیاهو و جنجال های سیاستمداران و صاحبان قدرت و ثروت جمع می شوند و در زمان وداع و پایان مسابقات با چشمان گریان بی توجه به رنگ و پوست و مذهب و بدون اینکه از همدیگر شناخت کافی ذاشته باشند و زبان همدیگر را بفهمند مکان مسابقات را ترک می کنند و با خاطره ای خوش به دیار خود باز می گردند.بارها حاکمان و سیاستمداران تلاش کرده اند که ورزش را زیر سلطه خود و با زور قدرت و سلاح حفظ نمایند تا بتوانند در مواقع ضروری از آن استفاده ابزاری نمایند اما هرگز موفق نشده اند و عاقبت با شکست از جامعه ورزش طرد و به فراموشی سپرده شده اند. ورزش و فوتبال با این خصوصیات و مظهر پاکی و صداقت و دوستی و اتحاد چرا مسولین استان و به وِیژه بوشهر نماینده مردم در مجلس و جناب استاندار و شورای شهر و دیگر مسولین این چنین از آن گریزان و فراری می باشند؟ورزش با افراد شایسته و لایق زیربنای یک اقتصاد سالم،یک بهداشت قابل قبول،یک اجتماع با شخصیت و برومند، یک ارتش نیرومند و با اخلاق و مردمدار،یک نسل امیدوار و هوشیار و یک ملت زنده است. ورزش صدای رسای سلامت و تندرستی و نشاط و پاکی یک جامعه است.فوتبال بت ها را می شکند،غرورها را از بین می برد و خام طبعی بشر را به پختگی می رساند.فوتبال به عنوان پرطرفدارترین ورزش دنیا، طی دو دهه گذشته تبدیل به حیاط خلوت برخی سیاسیون شده است ،صاحبان قدرت با شهوت سیری ناپذیر شهرت و ثروت پا به عرصه ایی گذاشته اند که با آن بیگانه هستند و زبان آن را بلد نیستند.این افراد که به رغم خود خیلی زرنگ می باشند هرلحظه با نقاب های مختلفی ظاهر می شوند.مدیران کوتوله و تنگ نظری که با حربه های نادرست و زشتی چون تهدید،دروغ،مخبرپروری ،افراد قلندر بین هواداران،حذف افراد با دانش و شایسته و فوتبالی و از همه آلوده تر سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن راه و روش اداری خود را به محیط فوتبال توسعه و گسترش می دهند. امروزه فوتبال چون طفلی معصوم بازیچه ی دست سیاسیون و قانون گریزانی شده است که بدنبال محبوبیت و شهرت و ثروت از هیچ اقدام نادرست و غیراخلاقی کوتاهی نمی کنند،فوتبالی که با این گونه تفکر و دیدگاه ها آینده اش تاریک و پرتنش خواهد بود. اکنون فوتبال با تمام نا مهربانی ها و محدودیت هایی که برایش قائل شده اند یکی از پدیده های خاص و محبوب جهانی گردیده است که می تواند باعث عزت و همدلی و شادی یک ملت و شهر و باشگاه بشود.چرا بایستی فوتبال چنین پدیده ای که تا این حد باعث انسجام و ترقی و اتحاد و پیشرفت و رونق اقتصادی و شادی و عزت یک ملت و یک استان و شهر می شود مورد بی تفاوتی و بی توجه ای و بی مهری مسولین بوشهر قرار بگیرد؟چرا بازیکنان و هواداران و علاقمندان به فوتبال بوشهر از عملکرد و دیدگاه و برخورد مسولین و در راس آن آقای استاندار با جامعه فوتبال شدیدا ابراز ناراضیتی می کنند؟!چرا شرایط با شگاهداری و تیمداری در بوشهر که بخش زیادی از تاریخ باشگاهداری در فوتبال کشور با خود یدک می کشد با هزاران هوادار و علاقمند با توجه به منابع و ثروت فراوان آن در بحران های مالی بسر می برند؟!آیا فکر نمی کنید که مشکل اصلی ناتوانی و درماندگی فکری و عملکرد و دیدگاه غیر ورزشی و فوتبالی مسولین و ضعف شدید و عدم توانایی ادره ورزش و هیات فوتبال در برقراری یک روابط عمومی توانمند و پیگیر با مسولین کشوری و استان باشد؟؟فوتبال بوشهر از همه جهت تعطیل است و هیچ روزنه امیدی با تفکرات و عملکرد این آقایان هم وجود ندارد.مسولین همه به فوتبال بوشهر پشت کرده اند و مدت هاست که زنگ خطر برای نابودی آن به صدا درآورده اند و اکنون آن را رساتر نموده اند. براستی هیات فوتبال بوشهر (طهران) در کجای این فوتبال تنها و بدون حامی بوشهر قرار دارد؟ آقای محتشم براساس ماده 23 قانون هیات های فوتبال کشور کاندید هیات فوتبال استان شد و با حمایت پدرخوانده های فوتبال به ساختمان هیات فوتبال در ورزشگاه پیر شهر راه یافت.بلافاصله جکم کمیته فدراسیون فوتسال بر خلاف قانون به ایشان ابلاغ گردید،هنوز حکم فدراسیون عزیز خادم جوهر آن خشک نشده بود که حکم ریس اداره استاندارد کرج هم بنام او صادر گردید،سه شغل با فاصله هزاران کیلومتر .نامبرده بلافاصله با حمایت و بی خیالی سرپرست وقت فدراسیون فوتبال ایران و مدیرپیشین اداره ورزش بهروزیان فر و نادیده گرفتن قانون و آینده فوتبال بوشهر الویت خود را ریس کمیته فوتسال فدراسیون فوتبال و ریس استاندارد کرج تشخیص دادند و به همین خاطر عازم کرج گردیدند، ولی بعداز مدتی یا استعفاء دادند و یا اینکه عذر او را خواستند و ایشان اکنون در طهران به خدمتگذاری در فدراسیون فوتبال مشغول بکار می باشد و گه گاهی هم به خاطر اینکه خانواده ساکن بوشهر می باشند سری هم به بوشهر می زند.آقای جمالی مدیرمحترم اداره ورزش استان ، شما به جامعه فوتبال بوشهر پاسخ دهید چرا نامبرده حاضر نیستند تمام وقت در بوشهر بمانند؟ آیا واقعا حق با آقای محتشم است؟! جناب جمالی یا قانون را تغییر دهید و یا اینکه جناب محتشم به احترام قانون به بوشهر و بصورت تمام وقت فرا خوانید هرچند خیلی دیر شده است.عبدالرسول حیدری
هنرمندان و پیشکسوتان فوتبال بوشهر غریب و گمنام می روند.
امروز جمعه سوم شهریور ماه مراسم تشییع و خاکسپاری زنده نام عبدالحمید فقیه فرهنگی فرهیخته و فداکار و یکی از بنیانگذاران و پیشکسوت با شخصیت باشگاه شاهین و فوتبال بوشهر در آرامستان تنگگ سوم با حضور تعداد زیادی از پیشکسوتان و بزرگان فوتبال بوشهر برگزار گردید و در گوشه ای ازآرامستان به خاک سپرده شد تا مثل سایر پیشکسوتان که در قید حیات نمی باشند بعد از چندی به فراموشی سپرده شوند..به هر یک از شهرهای ایران و بعضی از شهرهای بوشهر به علل مختلف از جمله فوت دوست و یا فامیل که سفر می کنید زمانیکه به آرامستان می روید ناخواسته بدنبال قطعه هنرمندان و بزرگان می گردید تا در همان لحظه عملکرد مسولین به ویژه شورا و شهرداری را در مقابل حفظ تاریخ و نام بزرگان شهرشان که در قید حیات نمی باشند به تصویر بکشید و آنها را مورد تقدیر و تشکر خود قرار دهید. واقعا بعضی از شهرها قطعه هنرمندان به شکل بسیار خوب طراحی و نگهداری نموده اند که هر وقت بر سر مزار آنها می روید تا دیداری با آنها تازه و یادی از آنها کنید. چقدر ارزشمند است برای مسولینی که بتوانند نام عزیزانی که جوانی خود را برای عزت و سربلندی و شادی کشور و مردمشان چه در عرصه هنر و یا ورزش و فوتبال هزینه نموده اند همیشه در شهر خود برای آیندگان زنده نگه دارند.در بندر بوشهر بر خلاف تمام شهرهای ایران در آرامستان تنگگ سه که جدید می باشد و شورا و شهرداری بایستی قطعه هنرمندان را پیش بینی و مشخص می کردند اما متاسفانه هیچ قطعه ای بنام هنرمندان وجود ندارد تا این عزیزان و یا هر هنرمند دیگر که تاریخ این شهر می باشد در زمان فوت در آن قطعه به خاک سپرده شوند تا اگر مهمانی و یا بازدید کننده ای راهی این شهر شدند و از شورای شهر و شهرداری و سایر ادارات در خواست بازید از قطعه هنرمندان در آرامستان بوشهر را کردند در مقابل به آنها نگوییم قطعه ای بنام هنرمندان وجود ندارد،چرا در آرامستان شکری که بسیار قدیمی می باشد با آن همه مشکلات قطعه هنرمندان وجود دارد ولی در این آرامستان جدید با این مساحت قطعه ای برای این عزیزان در نظر گرفته نشده است؟در مراسم امروز و در حضور تعدادی از پیشکسوتان که گنجینه گرانبهای فوتبال بوشهر می باشند این چنین و با بغض از این قلم گلایه داشتند چرا چیزی برای مسولین نمی نویسید و حرفی نمی زنید که چرا بنیانگذاران و پیشکسوتان عرصه هنر و ورزش این گونه غریبانه و گمنام و بصورت پراکنده در گوشه ای از آرامستان به خاک سپرده می شوند تا هیچ آثار و تاریخی آز هنر و فوتبال بوشهر و نام آنها برای نسل جدید باقی نماند؟. آیا پاداش ما برای تاریخ و سربلندی نام فوتبال بوشهر که جوانی مان برای آن هزینه نموده ایم این است؟براستی اگر مهمانان و یا همین بوشهری ها خواستند بصورت تیمی سری به قطعه بزرگان فوتبال بوشهر که در قید حیات نمی باشند بزنند و یادی از آنها نمایند باید به کجا بروند، شکری ،تنگگ،امام زاده و یا اینکه بهمنی ، محمد باقر ،دواس و سرتل و رونی و....؟ امروز جناب پورکبگانی مدیر اسبق ایران جوان بوشهر و عضو فعلی شورای شهر هم در این مراسم حضور داشتند و همه چیز را از نزدیک دیدند و مشاهده نمودند،اکنون از ایشان که خود سال ها با فوتبال زندگی کرده و همین الان هم از علاقمندان به فوتبال می باشد به نمایندگی از بزرگان و پیشکسوتان از ایشان در خواست می کنیم که تا دیر نشده فکر و اقدام اساسی برای قطعه هنرمندان و بزرگان و پیشکسوتان هنر و ورزش در آرامستان تنگگ سه نمایند تا تاریخ فوتبال بوشهر و نام این بزرگان و دیگر هنرمندان برای آیندگان همیشه زنده و جاودان باقی بماند.............عبدالرسول حیدری
فستیوال فوتبال یا تحقیر مدارس فوتبال؟
پنجشنبه 19 مردادماه سالجاری در چله گرمای تابستان به اتفاق نوه ام که عضو مدرسه فوتبال پارس می باشد با خوشحالی و شور وشوق برای مرحله اول یعنی افتتاحیه مدارس فوتبال بوشهر و سپس بازی ها به استادیوم پیر شهر رفتیم تا شاهد هنرنمایی بازیکنان و آیندگان فوتبال بوشهر باشیم.قرار بود مسابقات به علت گرما در ساعت 20 برگزار گردد که با تاخیر انجام گرفت اما به خاطر گرمای هوا بهتر شد.از افتتاحیه و حضور استاندار و همراهان و سخنرانی استاندار و مدارکل ورزش و ریس هیات فوتبال مثل گذشته خبری نبود.پزشکیار که حرف اول در این فستیوال می زند به لحاظ گرمای زیاد و شرایط سنی بچه ها ندیدیم. بلند گوی ورزشگاه به علت گرما و بی برنامگی به کما رفته بود و صدایی و یا آهنگی از آن برای نشاط و شادی بچه ها و خانواده ها که در این گرما در ورزشگاه حضور پیدا کرده بودند بلند نمی شد. نور ورزشگاه استاندارد نبود، بوفه ای موقت برای دسترسی خانواده ها به اب معدنی و جود نداشت.از پیشکسوتان که گنجینه گرانبهای فوتبال بوشهر می باشد برای دلگرمی و خوشحالی مسولین مدارس کسی را ندیدیم. هیات های فوتبال اسبق بوشهر که یکی از منتقدان اصلی آن در بعضی از موارد از عملکرد شان بودم در روز افتتاحیه نخست مراسم رژه با نظم و انضباط و شور و شوق فوتبال آموزان با موزیک زنده نیروی دریای جمهوری اسلامی بوشهر و تشویق های خانواده ها در یک فضای صمیمی و در خور نام فوتبال بوشهر زیر طاقی از بادکنک های رنگارنگ انجام می گرفت وعبور می کردند،سپس استاندار و مدیراداره کل ورزش و ریس هیات فوتبال در حضور خانواده ها و پیشکسوتان با تشویق حضار سخنرانی می کردند و به این فستیوال رسمیت می بخشیدند،داوران همه با لباس فرم بودند ، آب معدنی برای تیم ها توضیح می کردند ،به عوامل برگزار کنندگان فستیوال و داوران و استعدادیابان بعد از پایان بازی ها شام داده می شد و به همین خاطر دوبار هیات فوتبال برتر پایه کشور معرفی شدند. اما در این فستیوال داوران با شلوار جین و تی شرت های رنگارنگ و بدون سوت و زمین خط کشی نشده و بدون برنامه بازی ها را آغاز نمودند.داور برای اعلام نمودن خطا بجای سوت با صدای بلند اعلام می نمود و اگر صدا نمی شنیدند با فریاد داور همه میخکوب می شدند و بازیکنان می دانستند که خطایی رخ داده است با گفتگویی که در زمین ورزشگاه با برخی از این غزیزان انجام دادم همگی از این وضع موجود ناراحت بودند حتی از شام دادن به این عزیزان هم در این گرمای طاقت فرسا برای رفع خستگی و احترام گذاشتن به آنها خبری نبود.آقای محتشم عزیز و بزرگوار شما هم ریس کمیته فوتسال فدراسیون فوتبال ایران هستید و هم ریس هیات فوتبال بوشهر،اما فراموش نباید کنید این مقامی که در فوتسال کشور امروز با خود یدک می کشید به برکت و عزت مردم و فوتبال بوشهر می باشد. آیا در فوتسال فدراسیون فوتبال ایران این گونه فستیوال ها و مسابقات و اردوها ی برون و درون مرزی را برگزار می کنید و عمل می نمایید؟؟؟ آقای محتشم عزیز شما بین فوتبال بوشهر و فوتسال فدراسیون فوتبال ایران طهران را انتخاب کردید و بیشتر وقتتان در این چهار سال به علت سهل انگاری و بی تفاوتی محض مدیر وقت اداره ورزش و سایرمسولین در طهران سپری کرده اید اما به برکت و عظمت فوتبال بوشهر.. آیا ماندن در پایتخت برای فوتبال بوشهر ارزشمند بود یا جنابعالی؟؟؟ آیا بازهم می خواهید به عنوان متولی فوتبال بوشهر بگویید که مسول آفت و پس رفت فوتبال در این شهر باشگاه ها و بوشهری ها هستند و عملکرد هیات فوتبال هیچ نقشی در این مورد نداشته است؟؟؟ بوشهر و در هیات های فوتبال گذشته ریس کمیته آموزش و جوانان فوتبال بوشهر استاد عباس گشویی یکی از با دانش ترین و با تجربه ترین مربیان و با شخصیت ترین معلمین حال حاضر فوتبال ایران و حمید معماری مدرس با اخلاق فدراسیون فوتبال با تجربه و دانش فراوان ایران می باشد، اکنون باید به حال فوتبال بوشهر گریست که هیچ کس را شایسته نام آنها را نمی بینیم. این فوتبال بوشهر است و فستیوال فوتبالش که با نوه ام بعد از پایان بازی ها ی مرحله اول چند قطره اشک در کنار زمین و ورزشگاهی که خاطره ات تلخ و شیرین زیادی از آن دارم و به یاد روزهای درخشان فوتبال بوشهر ریختم و روانه منزل شدم. مرحله دوم آن در روز جمعه 27 مردادماه قرار است ساعت 18 و در گرمای شدید و با توجه به شرایط سنی آنها که بسیار خطرناک می باشد برگزار گردد که حتی بازی های لیگ برتر هم با آن همه امکانات در چنین ساعتی بر گزار نمی کنند............ آقای محتشم من بر خلاف شما که علاقه ای به فوتبال بوشهر نداشته اید و رابطه و جناح های سیاسی باعث گردید تا علرغم میل باطنی خود به فوتبال روی آورید، صندوق عقب خودروم باشگاه ورزشی بوده است ، یکی از اولین اعضاء هیات فوتبال بوشهر بعد از انقلاب بودم که از جانب باشگاه ها انتخاب شدم ،بازیکن و مربی و سرپرست و مدیر باشگاه هم بوده ام،در این راه زجر فراوان کشده ام،آب یخ برای بازیکنانم با افتخار آماده میکردم و زمین را خط کشی می نموده ام و خون دل زیادی برای تربیت شاگردانم خورده ام ،اکنون هم به شغل شریف روزنامه نگاری در پایگاه اطلاع رسانی خلیج فارس مشغولم.برای رسانه ها و سایت های ورزشی بوشهر هم بسیار متاسف هستم که فقط نظاره گر بودند. ضعیف ترین فستیوالی بود که در ده سال اخیر مشاهده نمودم .اگر کسی وجدان خود را بفروشد خیلی چیزها را میتواند بخرد و به خیلی از پست و مقام های مهم برسد اما خودش دیگر به مفت نمی آرزد و در میان مردم پشیزی ارزش نخواهد داشت.........عبدالرسول حیدری.
خرمزی غیرممکن را ممکن کرد
عاقبت تیم فوتبال ایران جوان زنده یاد علی اکبر گبگانیان یکی از قدیمی ترین باشگاه ورزشی ایران بعد از سختی ها و دشواری های بی شمار در لیگ فرسایشی و خسته کننده سه فوتبال کشور در سه گروه 10 تیمی که سه تیم آن در هر گروه به لیگ پائین تر سقوط کردند، ایران جوان توانست با توجه به مشکلات شدید مالی و مدریتی و از دست دادن بازیکنان غیربومی خود در نیمه فصل دوم در این راه سخت با رقابت های فشرده و نفسگیر با تیم های پائین جدول با رهبری عبدالرحیم خرمزی و جنگندگی و از خود گذشتگی بازیکنان بومی خود را در لیگ سه حفظ نماید.. ایران جوانی نما هایی که منافع و موقعیت شان در خطر بود و همه چیز با حضور خرمزی در ایران جوان از دست داده بودند به ویژه دلال فوتبال بوشهر متحد و همصدا گردیدند تا این مربی دلسوز و موفق را مایوس و خسته نمایند حتی به قیمت سقوط ایران جوان به لیگ استان اما خرمزی با یک اعتماد بنفس بالا و صبر و حوصله به تنهایی با توجه به مشکلات فراوانی که پیرامون تیم قرار گرفته بود توانست با 21امتیاز و پشت سر گذاشتن میلیمتری تیم های پولدار و ثروتمند خرم اباد و شیراز و یزد تمام توطئه های این هزار چهر ه ها را نقش بر آب نماید و به عنوان تیم شگفتی ساز لیگ سه کشور با بازیکنان شایسته بومی استان معرفی گردد و هواداران عاشق ایران جوان را به آینده امیدوار نماید، تیمی که حتی توان خرید آب معدنی برای بازیکنان خود را نداشت اما تیم های ثروتمند را تسلیم اتحاد و غیرت خود کردند. خرمزی با پشتوانه ای از صبر و استقامت و سرمایه ای از صداقت و راستی و درستی برخوردار می باشد و به آن شدیدا معتقد است شکست دادن و نا امید کردن او کار هر کسی نیست. هیچ کس انتظار نداشت که تیم ایران جوان در این شرایط بسیار بد مالی و ضعف آشکار مدیریتی و سهل انگاری هیات مدیره و دخالت ها و شایعه پراکنی دلال رانده شده فوتبال بوشهر در فضای مجازی و بین هواداران به خاطر از دست دادن منافع خود در لیگ سه فوتبال کشور باقی بماند اما سرمربی دلیر و شایسته با شاگردان شجاع و سخت کوش و بی پروا خود این چنین کردند. ایران جوان امسال بدون حمایت مسولین بوشهر تنها و غریب در شهر خود بر خلاف مسولین تمام شهرهای ایران و بدون مدیر و سرپرست و بازیکن غیربومی در نیمه فصل دوم با رهبری هوشیارانه عبدالرحیم خرمزی مربی با اخلاق و با انضباط و شاگردان با لیاقت و متعصب و فداکار خود در لیگ سه باقی ماندند. در این چند سال اخیر تنها سالی است که ایران جوان سقوط را تجربه نکرد چرا که جناب آقای حاج علی وزیری مدیر هزینه و سقوط فوتبال ایران در بین راه بدلیل نتایج و عملکرد بسیار ضعیف خود توسط هیات مدیره که باید در سال های گذشته اتفاق می افتاد برکنار گردید تا برای همگان و به ویژه هیات مدیره ثابت شود که سوء مدیریت یکی از عوامل اصلی سقوط و پس رفت ایران جوان با هزینه های سنگین در این چند سال اخیر بوده است.ایران جوان برای سال آینده اگر می خواهد با اقتدار و با برنامه در لیگ سه کشور شرکت نماید و سودای صعود به لیگ دو را در سر دارد از هم اکنون باید به فکر یک مدیر دانا،آگاه ،با دانش و دلسوز و راستگو و با یک سرمایه ثابت همراه با یک سرپرست که شناسنامه و هویت تیم باشد پا به میدان مسابقات بگذارد تا بتوانند یک تحول و دگرگونی اساسی در این باشگاه قدیمی کشور بوجود آورند و هواداران را یه آینده امیدوار نمایند. اگر نماینده محترم بوشهر در مجلس و سایر مسولین عزیز از جمله استاندار و اعضاء شورای شهر و... حاضر به حمایت و کمک های مالی در عمل برای پیشرفت فوتبال و ورزش و نشاط و شادی مردم بوشهر مثل سال گذشته نیستند و آن را برای علاقمندان و جامعه فوتبال بوشهر ضروری نمی دانند، اگر هیات فوتبال و اداره ورزش که خودشان را متولی ورزش و فوتبال بوشهر می دانند آما آن را جدی نگیرند و نخواهند برای پس رفت و نجات آن وقت هزینه نمایند باید رسما اعلام کنند که ما علاقه ای به ورزش و فوتبال نداریم تا مردم و جوانان این شهر تکلیف خود را بدانند و بتوانند از سایر مسولین کشوری و استان های دیگر برای نجات ورزش و فوتبال بوشهر تا دیر نشده کمک بگیزند. ما چندین بازیکن ملی پوش ارزنده و سرشناس داریم که در همین باشگاه تربیت و پرورش یافتند و امروز در اروپا و کشورهای عربی بازی می کنند و برای کشور و شهر بوشهر افتخار آفرینی می نمایند،بیشتر مردم ایران، بوشهر را با فوتبالش می شناسند،جوانان و مردم علاقمند به فوتبال این شهر نیاز به جشن و پایکوبی و شادی و نشاط دارند حق مردم بوشهر این نیست که شاهد ترقی فوتبال و شادی و نشاط مردم سایر استان های دیگر باشند.آیا سزاوار است که اکثر استان ها بتوانند از مزایا و پول بیت المال برای پیشرفت و ترقی فوتبال و شادی ونشاط و جشن مردم شهرشان استفاده نمایند و مردم بوشهر از همه این مزایا با این همه ثروت و منابع مجروم بمانند؟؟؟ ایران جوان برای سال آینده از هم اکنون باید با یک برنامه ریزی خوب و کارشناسی توسط تلفیقی از افراد با تجربه و خبره همراه با اندیشه و نیروی نسل جوان موفق و با صداقت به فکر حفظ خرمزی و شاگردانش برای صعود به لیگ دو باشند و آن را جدی بگیرند. خرمزی با شاگردان بومی و وفادار خود غیرممکن را ممکن ساختند..................عبدالرسول حیدری