خزان ایران جوان بدست فرصت طلبان

برگ ریزان ایران جوان بدست فرصت طلبان

زمانیکه حضور بعضی از افراد دروغگو و دو چهره و فردی مثل دلال منحوس فوتبال بوشهر زمام امور را در دست بگیرد و مهمتر از انسان های با صداقت و راستگو  بشود، و اضع و روشن است که دانش و تجربه و تعصب از بین می رود و قطعا تخصص و شخصیت و جوانمردی به هیچ  می انگارند و باشگاه جولانگاهی می  شود برای دلالی و فساد. با توجه به افشاءگری دو بازیکن اسبق ایران جوان علیرضا زارعی و اصلان حسینی در آغاز سال نو در سایت های ورزشی و فضای مجازی بوشهر که این باشگاه محلی شده است برای دلالی و فساد.فراموش نباید کرد که کلیه اسناد و محرمیت دلال توسط کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال در بایگانی هیات فوتبال می باشد ولی این افشاءگری نه برای این باشگاه تازگی دارد و نه مسول هیات فوتبال  آن را  برای این تیم و فوتبال استان بوشهر جدی گرفت.براساس آمار و اسناد و مدارک در باشگاه و فوتبال بوشهر ضعیف ترین و نا توان ترین مدیرعامل 40 ساله اخیر ایران جوان بوشهر کسی نمی تواند باشد به جز جناب آقای حاج علی وزیری  که توانست  در کنار یک هیات مدیره خاموش و در کمتر از دو سال یک رکورد دست نیافتی از خود بجا گذارد.نا گفته نماند که سقوط تیم با ایران جوان را در گذشته از لیگ یک به دو تجربه نموده بود، اما در دو سال  اخیر هم توانست با مدیریت و مشاوران پر مدعا و ریاکار  بعد از تاخیر و غیبت چندین ساله تیم بزرگسالان را از لیگ یک به لیگ دو  و سپس در نخستین ایستگاه لیگ سه در یک چهار شنبه غم انگیز تحویل هواداران دلسوخته دهند.تیم های پایه را  به ترتیب  نوجوانان از لیگ برتر استان در فصل قبل سقوط کرد و حتی در این فصل هم  در لیگ دسته اول استان شرکت ننمود، سقوط جوانان از لیگ دسته اول کشور در این فصل، سقوط امید ایران جوان  از دسته اول کشور در فصل قبل و شرکت نکردن این تیم در لیگ مناطق کشور.آماری وحشتناک و تکان دهنده و فاجعه بار که شاید تا 50 سال آینده کسی نتواند به این رکورد ویرانگر دست پیدا کند و به گمانمان که سال ها به نام حاج آقا و درایت ایشان با مشاور و یژه اش ثبت شود.البته فینال و بازی اصلی حاج آقا با ایرن جوانی ها هنوز انجام نگرفته است، حاجی با توجه به سابقه و عملکردش در این دوسال و اعلام بدهی قطعا تا چند صباحی دیگر و بعد از فروکش نمودن اعتراض ها با ارائه فاکتورها و بدهی میلیاردی ایران جوان از طریق رسانه به نمایش خواهد گذاشت تا ثابت نماید که بابت سقوط تیم هم باید هزینه کرد.ما در تاریخ ششم مهرماه  سال  نود  و هفت در سایت وزین خلیج فارس با تیتر درشت برای آقای وزیری ارجمند نوشتیم که ایران جوان در سکوت فرصت طلبان سقوط می کند و باز هم گفتیم اگر دلال و مهرهای سوخته و تکراری و ناتوان را حذف نکنید مطمن باشید که راه سقوط تیم  را هموار نموده اید و شخصا باید پاسخگو باشید ،افسوس که هشدار ما را جدی نگرفتند و عقل و دل و جان را بدست و عده های شیرین و رویایی دلال فوتبال و حامیان اصلی او در تیم و فرصت طلبان سپردند تا امروز بعنوان مقصر اصلی سقوط ایران جوان معرفی گردد، تا در کنار این اشتباه محض وزیری در انتخاب بعضی از اشخاص گفته ما هم  به حقیقت بپیوندد. تیمی که کمتر از دوسال با فاکتورهای میلیاردی حاج آقا راه سقوط را به سرعت برق و باد طی نمود.این باشگاه کهن بدست دلال فوتبال و کسانی که ایران جوانی نیستند قربانی کردند  تا تور تفریحی و سرگرمی مجانی به دور ایران با ایران جوان را از دست ندهند،به خیالشان که از فرهمندها و خرمزی ها  و.... انتقام گرفته اند غافل از اینکه زمان خیلی نیرومندتر از آنها است و به وقتش همه را رسوا می کند و به مجازات می رساند.این حضرات هرگز قدم مثبتی برای ایران جوان بر نداشتند هیچ وقت به فکر هواداران اصیل و متعصب و دلسوز این تیم نبودند ، البته که اینها در بین ایران جوانی ها اکثریت نیستند اما وقتی اکثریت ساکت می ماند و جولان اقلیت بدگمان و سیاه دل را تما شا می کند نباید وضع هم بهتر از این باشد. چقدر  بعضی از این افراد در  چند سال اخیر در این باشگاه در کنار میز غذا خوری ویژه دلال منحوس و در هتل های زیبا با پول ایران جوان لذت بردند و سال های طلایی خود را پشت سر گذاشتند. امروز همین آدم ها دور هم جمع می شوند و بر جسد نیم جان ایران جوان مرثیه خوانی می کنند و اشک تمساح می ریزند تا شاید سال آینده هم بمانند. بعضی از همین افراد با التماس و خواهش کللی فرد مربی نجیب و با انضاط فوتبال بوشهر را می آوردند و او را قربانی خود می کنند تا در هتل ایران جوان باقی بمانندو امروز همین آدم ها نقاب بر چهره و در کوچه و پس کوچه های شهر براه افتاده اند و فریاد می زنند که اگر کللی فرد حرف های ما گوش می دادند  تیم سقوط نمی کرد.،لعنت به این همه بی رحمی و بی معرفتی.خزان و سقوط تلخ ایران جوانی که تاریخ هفتاد ساله باشگاه داری و بخشی از فرهنگ ورزش را در ایران با خود یدک می کشد بدست بعضی از اشخاص ریاکار و دروغگو بسیار دردناک و غم انگیز است...... عبدالرسول حیدری

 

فروختن قلم و ریاکاری آینده فوتبال را می بلعد.

دلالی و فساد فوتبال را می بلعد.

برای اولین بار که می خواهید برای موفقیت کسی قلم را بر روی کاغذ به حرکت در آورید و دروغ بگویید و دیگران را فریب بدهید و دلالی و فساد را که عامل اصلی نابودی یک تیم و بطور کلی ورزش می شود با توجه به اینکه اکثر مسولین و همه هواداران و بازیکنان فوتبال به آن واقفند انکار نمایید. بی لیاقتی و ناکارآمدی یک مدیر شکسته خورده با یک دیدگاه بسته و غیرفوتبالی و برخی از اطرافیانش برای بقا خود تا فردای دیگر در تیم را نادیده بگیرید و آن را عالی جلوه دهید و عملکردش را ستایش نمایی تا مدیر مورد نظرت به یک پست و مقام عالی و یا اینکه به یک ثروت باد آورده دیگر در کنار تیم دست پیدا کند و یا اینکه صاحب شهرت و قدرت گردد و از مدیریت باشگاه ورزشی به شورا و ....برسند.نخست  برایت دشوار و سخت است اما همین که موفق شدید و آن را رسانه ایی نمودید و دیدید که در کنار این تعریف و تمجید های دروغین و تملق گویی ها ناندار و نامدار می شوید و مورد احترام عالیجنابان و به ویژه دلال ها قرار می گیرید بلافاصله آن را تبدیل به ابزاری می کنید برای موفقیت های آینده خود هرچند اگر با ذلت و خواری باشد و مورد تنفر دیگران هم قرار بگیرید. جامعه فوتبال امروز ما متاسفانه گرفتار چنین افراد فرصت طلبی می باشد که حاضرند یک باشگاه و یا اینکه یک تیم و فوتبال را قربانی حضور خودشان نمایند حتی اگر لازم باشد با چرب زبانی و.... همه را دور بزنند، حتی اگر بودنشان در اندک زمان و مدت کمی باشد.هر چقدر مسولین ورزش و باشگاه ها از راستگویی و حقیقت و صداقت افراد با شخصیت و شرافتمند بیشتر فاصله بگیرند  و به فرصت طلبان و بعضی از قلم بدستان حامیان دلالی و فساد نزدیکتر شوند، قطعا از کسانی که حقیقت می گویند و واقعیت ها را می نویسند و آشکار می نمایند بیشتر متنفر می شوند و در مقابلشان جبهه می گیرند و نهایتا آنها را از جامعه ورزش طرد می کنند تا میرزا بنویسها ی ویژه با مجیزگوی های خاص خود راه موفقیت آنها را هموارتر نمایند و خودشان هم به لقمه نانی برسند.درد اصلی و عقب ماندگی جامعه ورزش ما و به ویژه فوتبال و برخی از باشگاه های ما در تفکرات همین اندک افرد واپس گرا و دروغگو و ریاکار گرفتار می باشد که اکنون برای بقا خود دست و پا می زنند. کسانی که با مبلغ بسیار ناچیزی از مدیران سفارشی و تحمیلی و  دلال ها و واسطه گرها دریافت می کنند تا چند روز دیگر بمانند و گذران عمرنمایند،برایشان هم فرق نمی کند که در لیگ برتر باشند و یا اینکه در لیگ.... .هدف حفظ موقعیت و منافع خودشان است چونکه علاقه ای به تیم و یا این و آن باشگاه را ندارند. فروختن قلم به بهای ناچیز به خاطر برخی از مدیران نالایق  و دلال ها آینده فوتبال را می بلعد. به قول استاد سخن سعدی:به گرسنگی مردن بهتر که نان فرومایگان خوردن .....عبدارسول حیدری