سلاخي بهار 95 در پاييز مديريت فوتبال

 سال 95 با همه خاطرات تلخ و شيرين و فرود و فرازش به پايان خود نزديك مي شود.دلار 3000 توماني با پرواز اعجاب برانگيز خود و با مبلغ نزديك به 4000 تومان دارد سال كهنه را با موفقيت پشت سر مي گذارد تا گردانندگان و صاحبان دلار و مديران با حقوق هاي نجومي و زندگي رويايي بتوانند  در سال نو ،سالي سرشار از شادي و خوشي را در ديار فرنگ  و جزيره كيش و... در كنار خانواده و آقا زادها ي خود با آرامش آغاز نمايند.برخي از  مربيان و بازيكنان  هم با قراردادهاي نجومي و غير متعارف و غير كارشناسي دارند با گرين كارت هاي خود  همراه با خانواده آماده سفر به امريكا و.... مي شوند و در مقابل يك دبير محترم  و شريف آموزش و پروش بعد از 30 سال خدمت و گذشت  15 سال از بازنشستگي حدود 15000000ريال حقوق وبا7705000  ريال عيدي بايد با انبوهي از غم و نگراني به استقبال عيد و سال نو برود تا در مقابل اين همه گراني و بي عدالتي شرمنده خانواده خود نشود. زماني كه فوتبال يك كشور بر مبناي دولتي بودن قرار بگيرد نبايد از حضور غير فوتبالي ها در آن تعجب كرد، چرا كه باشگاه هاي دولتي به دنبال استفاده از مديراني هستند كه از بدنه دولت باشند  و فرمانبر و هماهنگ با سازمان و يا وزارتخانه،به همين منظور ما كمتر شاهد استفاده از مديران فوتبالي،عاشق و دلسوخته هستيم ،از سال 80 كه ليگ فوتبال برتر حرفه ايي كشور (دولتي) آغاز گرديد اين اتفاق در فوتبال كشور رخ داد، پول بيت المال  در اين رشته جذاب و در امد زا توسط مديران خام و كار نابلد اما تشنه قدرت و شهرت و ثروت راه پيدا نمود و يا رخنه كرد.آرام آرام پول هاي هنگفتي به سمت و سوي فوتبال روانه شد و به همين جهت تعداد زيادي از سازمان هاي مختلف به فوتبال روي آوردند تا سهمي  در خدمت(!) به فوتبال كشور داشته باشند.ناگهان فلان كارمند ساده و بي خبر از ورزش و فوتبال مدير و سرپرست فلان باشگاه شد و باند و باندبازي براي خدمت به فوتبال خود جوش شكل گرفت،شهرستان هاي مختلف براي خدمت روانه طهران بزرگ شدند،پست هاي كليدي به عده ايي خاص تعلق گرفت و متاسفانه اين تسلسل به لطف دلسوختگان فوتبال(!) با قدرت ادامه پيدا كرد تا به امروز. شاهين بوشهر با نيروهاي بومي و فوتبالي به ليگ برتر راه پيدا مي كند و غير فوتبالي ها و بعضي از مديران پايتخت نشين كه پول بي زبان را بدون متر و معيار هزينه مي كردند و تعداد اندكي بوشهري شهرت طلب كه راضي بودند فقط در تلويزيون ديده شوند عنان اختيار با پول هاي دولتي از دست مردم بوشهر را گرفتند تا نامي از شاهين باقي نماند ، ايران جوان يكي از باشگاه هاي قديمي كشور فانوس بدست در پي روزنه ايي مي گردد تا شايد به روشنايي برسد كه اميدواريم اين فانوس تا روزهاي آخر همچنان روشن باقي بماند،تيم فوتبال شهرداري بوشهر با سرمربيگري بومي و برجسته و توانمند خود حميد كللي فرد توانست با اقتدار در 4 بازي 10 امتياز را بدست آورد تا بتواند اين تيم را راهي مرحله دوم نمايد تا علاقمندان اين تيم به آينده اميدوار شوند، اما همين چند وقت گذشته براداران طبيب نزاد بنيان گذاران فوتبال ساحلي بوشهر و مربي و سرپرست موفق فوتبال ساحلي در ايران با 4 بار قهرماني و 3 بار نايب قهرماني و يك بار مقام سومي كشور كه در كارنامه خود دارند و بايد ساخت ورزشگاه مدرن فوتبال ساحلي و حضور تيم هاي ايتاليا ،اكراين و لهستان را مديون زحمات و فداكاري هاي اين دو برادر و شاگردانش و مردم فوتبالدوست بوشهر در زمين هاي خاكي و سبخي را بدانيم ، متاسفانه با حكم مديران دولتي بدون كارشناسي و فني اما خصمانه بركنار مي شوند تا بي عدالتي و بي رحمي مديران دولتي با پول بيت المال را در فوتبال بيشتر شاهد باشيم. بعضي ها با سوءاستفاده از مسوليت شان  و ضعف آشكار برخي از مسولين باشگاه ها پسرشان را با قراردادهاي 40 ،50 و 60 ميليون توماني هرساله به بهانه حمايت به يكي از تيم ها تحميل ميكنند ،برخي از بازيكنان را روي سكوي ورزشگاه مي نشانند تا اين آقا روي نيمكت  تيم فقط  به تماشاي بازي بپردازد بدون اينكه يك دقيقه به ميدان مسابقه بيايند يا از او استفاده كنند،با اعتراض بعضي از مسولين شجاع  تيم هم روبرو مشوند رسانه ايي هم مي گردد اما از عمل نا درست و زور گويي خود دست نمي كشند ،فقط  به خاطر اينكه بتوانند كليه مبلغ مندرج در قرارداد را از تيم وصول نمايند پيشنهاد مي دهند كه او را از تيم بيرون كنيد.به شما قول ميدهيم كه اندكي بعد از پايان مسابقات اولين فردي كه  در خواست پول زور از تيم  خواهد نمود همين افا زاده خواهد بود . بنگريد سيه روزي فوتبال را ، واقعا بدهي براي بعضي از تيم ها اين چنين بوجود مي آيد و اين گونه كمر خم مي كنند ونابود مي شوند.اين است عاقبت فوتبال نگون بخت ما.  همه اين مشكلات به خاطر اين است كه عاشقان فوتبال را طرد و يا خانه نشين كرده اند و كاسبان و برخي از افراد دروغگو را سر كار آورده اند. كساني كه براي ناندار و نامدار شدن خودشان تلاش مي كنند و نه براي سربلندي و عزت و آبروي فوتبال ، به گفته ميثم حسيني كجاي دنيا به بازيكنان بجاي پول خودرو هاي گرانقيمت بدون پلاك و سند مي دهند؟اين واقعا در جهان تمسخر آميز  است. كافي است اكنون با يك بازبيني و بررسي بسيار ساده از عملكرد مديران دولتي  با ديدگاه سياسي و پول مردم شاهد  بدهي  100 و 70 ميليارد توماني دو باشگاه بزرگ سرخابي پايتخت كه از طرف فدراسيون فوتبال اعلام گرديده است باشيم  و متوجه بشويم كه وزارتخانه اين مديران بي تدبير را فقط انتخاب مي كند كه مبالغ نجومي را به فوتباليست ها بدهند تا لقب مديران هزينه را به خود اختصاص دهند، اينها همه فجايايي است كه از تفكرات مديران دولتي و تحميلي تراوش مي كند و بر پيكر نحيف و ضعيف فوتبال بخت برگشته ما  مي نشيند تا سير نزولي و نابودي برخي از باشگاه ها را با سرعت بيشتري طي نمايد،مطمن باشيد كه تمام اين اتفاقات تلخ از بي تدبيري و بي كفايتي اين گونه مديران است.فوتبال دولتي و يا شبه دولتي كه با انديشه اين چنين مديراني اداره مي شود تا ابدالدهر بايد شاهد چنين فجايعي از جنس محروميت بازيكن از طرف فيفا ،بركناري نيروهاي با صداقت و فوتبالي و فساد و دلالي باشد.تا زماني كه پول بيت المال بي حساب و كتاب  در فوتبال خرج شود نا كارآمدي برخي از مديران هم در كمين خواهد بود.فوتبالي كه به سياست آلوده شود و مديريت ان به ويزه در باشگاه هاي پرطرفدار ان جنبه امنيتي و سياسي به خود گيرد مطمن باشيد كه فدا خواهند شد.اگر مديران توانمند با صداقت و كاربلد فوتبال ما را اداره نكنند،اگر مديران قدرت انتخاب نيروهاي تاثيرگذار و با دانش و با شخصيت ورزشي در بخش ديواني و ميداني را نداشته باشند و قادر نباشند كه خوب را از بد تشخيص دهند،اگر قوانين جامع و مانع و سخت و انعطاف ناپذير و بازدارنده تدوين و اجرا نشود ، اگر انتخاب افراد بر اساس كارنامه،لياقت و شايستگي نباشد،اگر با قاطعيت مانع  گزينش و راي گيري فرمايشي و سفارشي افرادي در سطوح مختلف فوتبال كشور نشوند: شك نكنيد كه اين روند و هجوم   مديران  مناره جنباني و متزلزل همراه با دلال هاي سود جو به فوتبال كماكان ادامه خواهد داشت.پرداخت هايي كه امروز در فوتبال كشور توسط اين مديران بدون نظارت كميته ارزشيابي و كارشناسان صالح و با صداقت به برخي از بازيكنان صورت مي گيرد سوهاني است بر اعصاب و روح و روان  اقشاري كه حقوق ماهيانه شان كفاف زندگي روزمره را نمي دهد.شنيدن رقم هاي ميليارد توماني كه قرار است باشگاه ها به بعضي از بازيكنان بدهند و يا در گذشته داده اند،در شرايطي است  كه اكثر مردم زير فشار اقتصادي شديد قرار دارند و حقوق هايي كه كفاف زندگي پر مشقت و دشوار اين روزها را نمي دهد هرشنونده ايي را متاثر مي كند و اين سوال پيش مي آورد كه  ،چرا در فوتبالي كه هيچ نفعي براي مردم ندارد و نا اميدها يشان را بيشتر مي كند چنين پول هايي به بعضي از بازيكنان داده مي شود؟خدا بزرگ است چرخ مي گذرد ولي تا زمانيكه مديران ناكارامد سكاندار رشته فوتبال هستند،اختاپوس ها و عالجنابان هم عرض اندام مي كنند و تمام امور يك باشگاه را با قدمت بسيار زياد و با شخصيت به يك دلال بدنام و بيسواد مي سپارند تا ناتواني و درماندگي برخي از مديران در فوتبال بيشتر آشكار و نمايان شود. رسم است كه مديران  فاجعه و ناكارامدي خود را با فاجعه مديران رقيب در زماني ديگر مقايسه مي كنند تا از اين طريق از خود رفع اتهام كنند.به جاي اينكه مديران در به جا گذاشتن نقاط درخشان در كارنامه عملكردي خود رقابت كنند، بر سر كمتر بودن ابعاد فاجعه اي و بدهكاري كه رقم زده اند،رقابت مي كنند. واقعا بدا به حال فوتبالي كه ملاك موفقيت مديرانش ((خرابكاري كمتر)) است نه ((موفقيت بيشتر))  ...عبدالرسول حيدري