بدون پول هم مي توان در فوتبال معروف شد
بدون پول هم مي توان دراین/ فوتبال معروف شد
مدت ها است كه فوتبال در كشور ما به ابزاري توانمند براي رسيدن به شهرت مبدل گرديده است.خيلي ها براي اينكه در ميان مردم و علاقه مندان به فوتبال سري بين سرها در بياورند به اين رشته جذاب كه هم نان دارد و هم نام آويزان شده اند.اين حكايت شايد از زمان براداران شفيع زاده ها در كنار تيم استقلال اهواز جدي شد،همان هايي كه سرمايه گذاري زيادي كردند و هزينه هاي فراواني متقبل شدند تا براي نخستين بار لقب عابربانك را به خود اختصاص دهند.اما در اين مدت خيلي ها آمدند و رفتند زياد خرج نمودند تا خودشان را سر زبان ها بيندازند و معروف شوند،برخي ها به منافعي كه مد نظرشان بود هم دست پيدا كردند ،در اين ميان معروف ترين آنها حسين هدايتي است فردي كه به كمك پول هايي كه خرج كرد و مي كند،نزديك به يك دهه است كه به يكي از معروف ترين مردان در فوتبال ايران تبديل گرديده است و در اين اواخر در مزايده تا يك قدمي خريد باشگاه پرسپوليس هم رسيد.ولي در اين مدت و اين روزها براي رسيدن به شهرت و كسب اعتبار در فوتبال تمام محاسبات و معادلات تغيير كرده،به شكلي كه از هزينه ها روز به روز دارد کاسته می شود .صاحبان قدرت و شهرت در فوتبال ايران همه مي دانند كه حسين هدايتي چقدر در فوتبال و ساير رشته ها ي ورزشي خرج كرده و هزينه نموده است تا همیشه روي بورس باشد.اكنون مي توان به ارزان ترين شكل ممكن به شهرت و قدرت رسيد و حالش را هم برد.فقط بايد قواعد بازي را بلد باشيد.بدين طريق كه يك شركت به نام شورايكو به راحتي با دادن پاكت خالي در مزايده ساختگي باشگاه استقلال تهران به شهرت برسد ،تا در كمترين زمان هزاران بار از او نام ببرند و گوگل شود.يا آقاي بهشتي در كنار ملوان انزلي كه چگونه و يك باره ظهور كرد و كلي سر و صدا به پا كرد.آن روز قرار بود دايي با يك قرارداد رويايي به انزلي بياورد ولي اين مهم اصلا اتفاق نيفتاد،به طرف قلعه نوعي رفت ولي نامبرده هم بعد از مدت كوتاهي ديد پولي در كار نيست و به خانه خود در تهران بر گشت.زماني كه بهشتي ملوان را تحويل داد دو روايت متفاوت در مورد هزينه هاي او در اين باشگاه مطرح شد ،يكي20 و ديگري 12 ميليون تومان!با اين مبلغ نا چيز شايد بتوان 7 تا 8 ثانيه در يكي از برنامه هاي كم بيننده تلويزيون تبليغ كرد،اما ايشان بزنگاه درستي برگزيد و كاري كرد كه تا كنون مطلب زيادي بر روي اينترنت در موردش ديده مي شود و......اما در استان خودمان هم از اين اتفاقات عجيب و غريب و نادر از طرف برخي ها به نمايش گذاشته شد كه خيلي ها به آن توجه نكردند و يا از كنار آن گذشتند.يكي حاضر شد تمام بذهي يك باشگاه كه بالغ بر ميليارد ها تومان مي باشد را پرداخت كند و بابت همين گفته مدت ها روي آنتن بود و مصاحبه هاي فراوان و وعده هاي بيشمار تا رسيدن به محضر براي اينكه تمام سهام به نامشان نمايند اما بعدا مشخص شد كه پولي در بساط نيست و همگی بدون نتیجه از محضر خارج شدند.ديگري هم چكي داد و همه را با خبر كرد كه فلان روز باشگاه آزاد مي شود و منتظر جشن و پايكوبي باشيد و به خاطر همين مصاحبه و دیدار را با رسانه ديداري و شنيداري و نوشتداري همراه با لبخند پيروزي به اوج رساند ، اما هرگز اين چك پاس نشد و لبخند هم كارساز نشد چونكه او هم پولي پرداخت نكرد ، ولي هر دو از اين راه مفت و مجاني اعتبار خريدند و معروف شدند.اين حال و هواي فوتبال ايران است، فوتبالي كه با پول بيت المال و مديران نچكيده و نچسبيده به اين روز افتاده است .حوزه اي كه در آن با (مفت) مي توان به شهرت رسيد و به آن چنگ انداخت.در پشت همه اين بي نظمي ها و نابساماني ها و اين ارزان فروشي وحشتناك شهرت، گودال هاي عجيب و غريب مديريتي وجود دارد.اگر نمايش الكي مزايده به راه نمي اندختند،مطمنا كسي نمي توانست با يك پاكت خالي براي خودش اعتبار بخرد. اگر فوتبال ما از يك قانون جامع و مانع به معناي واقعي ( حرفه ايي) برخوردار بود هر گز آبرو و اعتبار و شخصيت يك باشگاه كهن را به يك دلال بيسواد نمي سپردند.اگر فرايند انتقال مالكيت در فوتبال ايران درست بود،امكان مشهور شدن با بي پولي و وعده و چك بي محل و يا با 12 ميليون تومان به وجود نمي آمد. براستي اگر پول بي شمار و پر حجم دولتي كه هيچ تناسبي با ارزش حقيقي اين فوتبال ندارد و حمايت عظيم توجه رسانه اي را از پشت سر اين فوتبال بر داريم از آن چه چيزی باقي خواهد ماند؟ شايد هم ما جماعت نشئه ايم كه دست بر زانو محو اين فوتبال افيون زده ايم...عبدالرسول حيدري