درد فوتبال ما این است

درد ورزش و فوتبال ما این است

درد فوتبال ما امروز این است که بعضی از مربیان به کمک دلال ها به جستجوی بازیکن می رود تا با التماس و با مقداری پول بی کمال و وعده دروغ او را بفریبد و به تیم خود بیاورد. در فوتبال ما این مصیبت عظما ست.درد این است که ما همگی به جای دانستن و به کار بردن میزان های تربیتی،آنقدر لی لی به لا لای این و آن می گذاریم که خود را گم می کند.درد فوتبال ما این است که نابجا و نالایق ،کمتر از مقام و پا ئین تر از اندازه در فوتبال را گرامی می داریم.ورزش و به ویژه فوتبال را میزان ها و قرارها و آداب و سنن معتبری بوده و هست که اگر ذره ای از آنها اعمال نشود به جای عافیت مصیبت به بار می آورد.درد فوتبال ما و باشگاه ما این است که هر ریاکار و خبر چینی در فوتبال سنگ خود به سینه می زند و باشگاه را به دکانی دو نبش تبدیل نموده است برای ناندار و نامدار شدن خود. درد بزرگ ما این است که فوتبال ما کانون طلب کار سازی است و درد بزرگ  این است که هرکس به مقامی می رسد آنجا را محلی اجاره ای یکساله می پنداردکه باید بخورد، ببرد ، بار خود را بر بندد و برود. درد فوتبال ما دلالی ،فساد و ناپاکی است که تا این لحظه گریبان فوتبال ما را گرفته و آن را رها نمی کند.درد فوتبال ما این است که امروز شنیدیم یک دلال ادعای مبلغ 60 میلیون تو مانی از باشگاه ایران جوان را دارد ، باشگاهی که دارد سینه خیز می رود و دست التماس به سوی این و آن دراز می کند برای حل مشکلات مالی خود. هر کس را در ورزش قدر و اندازه ای است که باید پیش از دیگران، خود را بشناسد..اگر کسی شعور داشت قدر و قیمت خود را می شناسد و اگر کسی شعور نداشته  و تربیت ورزشی نیز وجود نداشته باشد ورزشکار نه پهلوان می شود و نه قهرمان،بلکه اگر روی سکوی جهان هم بایستد جز ((دیو)) نخواهد بود.آدمی که قدر و قیمت خود را نشناسد زیاده خواه خواهد شد که طبیعت آدم در این است.زیاده خواهی در ورزش پستی است و فروتنی فضیلت،محیط ورزش و محیط باشگاه باید چنان بساطی در زمینه تربیتی باشد که جایی برای از بین بردن بدی ها و پرورش دهنده خوبی ها باشد.حال اگر این محیط در فوتبال فراهم نباشد که نیست ما به جای انسان سازی دیو سازی می کنیم.دلال پرورش می دهیم و از آن حمایت می کنیم. بساط دیوسازی ،پرورش دلال و افراد ریاکار و خبر چین در فوتبال هنگامی فراهم می شود که بی قدر و قیمت صاحب منصب در سطوح مختلف شود.چون قدر و قیمت ندارد نمی تواند قدر و قیمت کسی را بشناسد.چنین آدمی اگر  مصدر کاری شود یا به گونه ای در امور مداخله کند یا هنرمند را از صدر به زیر می کشد یا بی هنر را به صدر می نشاند.درد فوتبال ما این است ولا غیر.عبدارسول حیدری

عزیز فوتبال گناوه از میان ما رفت

عزیز فوتبال گناوه از میان ما رفت

                            

                          ((کوچ پیر دیر ورزش استان)) 

عزیز افتخاری ورزشی نویس برحسته و خستگی ناپذیر استان بوشهر بعد از یک دوره طولانی مبارزه و استقامت در برابر بیماری عفونی ریه و بستری شدن  در بیمارستان نمازی شیراز، با تلاش پزشکان بخش ای .سی .یو  و پیگیری های خانواده به ویژه همسر و  برادرش محمد توانست بهبودی نسبی بدست آورد. به همین خاطر بعد از مدتی انتظار با چشمانی باز همراه با لبخندی آرام و با امید برای روزهای بهتر با مجوز پزشکان از بیمارستان مرخص و روانه منزلی در شیراز شدند که برای استراحت  عزیز رهن کرده بودند.روز به روز حال عزیز رو به بهبودی و بهتر شدن بود، تا اینکه بعد از گذشت چند روز نزدیکی های غروب با موبایل خود و بر قراری  تماس  با محمد جویای سلامتی عزیز شدم ، بلافاصله پاسخ دادند که متاسفانه عزیز ایست قلبی کرده و اکنون در بیمارستان نمازی تحت درمان و مراقبت های ویژه پزشکان می باشد.بعداز آن عزیز دیگر نتوانست چشمان خود را در مقابل همسر و همراه همیشگی خود که استوار کنار تخت عزیز شبانه  روز و با یک اراده آهنین ایستاده بود باز کند تا اینکه عاقبت در روز 4 شنبه دهم تیرماه 94 قلبش برای همیشه از حرکت باز ایستاد و با قلم و رسانه بدرود گفت  و جامعه ورزش  استان را عزادار نمود.روحش شاد و  خاطره اش جاویدان.

برای بقا ایران جوان

                              برای بقا ایران جوان اختلاف ها را کنار بگذارید 

حاج جعفر پورکبگانی به علت مشغله کاری و مشکلات زندگی دیگر حاضر به تیم داری نیست و

علاقه  و جدیتی که باید برای اداره تیم ایران جوان را داشته باشند دیگر ندارند به همین خاطر و در همین راستا همگی در محضر برگه انتقال  و اداره  و تحویل باشگاه به  گروه حاج علی وزیری را امضا کردند.  اکنون فقط مشکل  و اختلاف نظر بر سر انتقال قطعی باشگاه ، تاریخ چک هایی است که وزیری می خواهد به پور کبگانی بدهد که حاج جعفر باید به دور از احساسات و منطقی تر این مهم را حل نمایند تا این باشگاه قدیمی که یک روزی خودش مدیرعامل آن بوده و یکی از سهامدارن آن است و متعلق به مردم می باشد با توافق  و نظر مثبت خود آن را نجات دهند و نام نیکی از خود بجای گذارند،  چرا که مرحله دوم حراج باشگاه پیش رو داریم و این در مرام  حاج جعفر نمی گنجد.حاج علی وزیری با دیگر بزرگان باشگاه مصمم است با تمام بدهی ها  و مشکلات و با این عقیده که صاحب اصلی آن مردم می باشند و املاک باشگاه به نام آن حفظ شود حاضر گردید  سکان رهبری و اداره باشگاه را بدست گیرد،به همین خاطر با افرادی بیشتر و متحدتر پا پیش گذاشته اند که بعضی از آنها در بنای ایران جوان در کنار بنیانگذار باشگاه و استاد خود زنده یاد علی اکبر کبگانیان سهم دارند ، اما متعقد هستیم که این بزرگان زحمات فراوانی برای بقای ایران جوان می کشند ولی آن هماهنگی و همبستگی کاری را ندارند که بتوانند لحظات دشوار و بحرانی را اداره و رهبری نمایند،علت هم نبودن نظم و انضباطی است که باید بر فضای این تشکیلات و عملکرد  آقایان به ویژه در زمان تصمیم گیری حاکم باشد. درست است که باشگاه هنوز و بطور رسمی تحویل نگرفته اند و مسولیت ها تعریف شده و مشخص نیست اما این دلیل نمی شود که خدای ناکرده کسی بدون در نظر گرفتن سرنوشت و آینده باشگاه برای خودش تصمیم بگیرد .این آقایان باید بدانند زمانی که  قصد دارند در جلسات یک تصمیمی  بگیرند و می خواهند آن را به روی کاغذ بیاورند و به ادارات و یا به افراد بدهند اگر کلمه ای از آن جابجا نمایند و یا جمله ای به آن اضافه کنند که منجر به اختلاف و بدبینی شود و از همه بدتر  اکثریت از آن بی اطلاع باشند کار را بسیار سخت و دشوار می کند و شاید باعث  دلخوری بین اعضا و  تبلیغات سوء از جانب بعضی ها بر علیه باشگاه و کسانی که از سر دلسوزی و عشق به ایران جوان دارند تلاش می کنند بشود . آقای وزیری زمان دارد به سرعت می گذرد.پس شتابندگی کن به آهستگی....عبدالرسول حیدری

برای یک فوتبال توانمند و سالم باید ریشه ایی عمل نمود

 فوتبال سالم نیاز به مردان با صداقت و راستگو دارد

 با پول بیت المال، انتخاب برخی از مدیران تحمیلی و رابطه ای با ديدگاه سياسي ، قراردادهای غیرحرفه ای و  یک ساله مردان دیوانی و میدانی، نبودن نظارت بر حساب و کتاب و عملکرد انها باعث گردیده است تا ما هرساله شاهد مبارزه بی پایان و بی امان کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال با دلالی و فساد باشیم . ریس جمهور کشور آقای روحانی در تاریخ 4 دیماه 93 در همایش ملی ارتقا سلامت اداری و مبارزه با دلالی و فساد می گویدمبارزه با فساد باید برای مردم ملموس باشد. عقب نشینی در برابر دلالی و فساد ضربه به نهی از منکر و انقلاب است.بزرگترین فسادها ار رانت اطلاعاتی شروع می شود. با مفسد باید در هر جایگاه و مقامی بدون ملاحظه ای برخورد شود و باز خبر از کمیته صیانت فدراسیون فوتبال به گوش می رسد برای  منشوری شدن یک مربی لیگ برتری به اتهام گرفتن پول از بازیکنان ، دست زدن به کارهای غیر اخلاقی،حمل مشروبات الکی با خود و دستگیری در فرودگاه حتی برای تعویض کردن هم از  بازیکنان پول می گرفته است که بعضی از بازیکنان این مسائل را به گوش آقای علیپور می رساند 17.4.94 سایت بانک ورزش و باز هم محمد زاده ریس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال  خبر از محرومیت مادام العمر یک مربی از فوتبال ایران می دهد به اتهام اخاذی و رفتارهای خلاف اخلاق در یکی از مدارس فوتبال تهران سایت ورزش 3 28.2.94  و برانکو سرمربی تیم پیروزی تهران با این مضمون در سایت بانک ورزش و برخی از روزنامه ها و سایت ها بیان می کند.انگار از 16 میلیون تهرانی 10 میلیون نفر دلال هستند و یا رضا چلنگر مترجم برانکو در همین رابطه  اظهار میدارد که فدراسیون می گوید با دلالان به شدت برخورد می کنیم اما در نقل و انتقالات اسامی مختلف با من تماس گرفتند و اصرار داشتند بازیکن شان را به برانکو معرفی کنم.هرچقدر می گفتم از طریق کمیته فنی باشگاه بازیکن تان را معرفی کنید آنها  باز هم با من تماس می گرفتند.آنقدر به من زنگ زدند تا گوشی ام سوخت. 24.4.94 سایت بانک ورزش . قطعا بخش آخر گفته برانکو که بیان نموده  10 ملیون تهرانی دلال می باشند و چلنگر که گفته است آنقدر به من زنگ زدند تا گوشی ام سوخت کنایه ای است به افزایش دلالان و تماس بالای آنها .میزان بدهی  باشگاه های کشور اخیرا از طرف فدراسیون فوتبال مبلغ   014 /331/ 102/ 468 ریال اعلام گردیده است.پول بیت المال که هرگز به خزانه  بر نخواهد گشت، بدلیل اینکه در حرف حرفه ای هستیم و در عمل صد در صد دولتی و فاقد در آمدزایی. آیا این فوتبال با این سیاست و دیدگاه و بعد از گذشت 15 دوره از لیک برتر می تواند به آینده خود امیدوار باشد؟ آیا فوتبال ما تا کنون در مبارزه با دلالی،فساد و ناپاکی که بخش عظیمی از مبلغ فوق نصیب آنها می گردد موفق بوده است؟به استان خودمان نگاه کنید و قضاوت نمایید. آیا ما با سکوتمان توانسته ایم با این پدیده شوم برخورد کنیم؟ما حتی خبر پایگاه تخصصی فوتبال بوشهر هم جدی نگرفتیم. می گوید یک دلال در بوشهر پایگاه زده است و به خانواده ها وعده حضور فرزندانشان در تیم های بزرگ داده.آنهم با گرفتن 30 درصد از قرارداد ..6 خرداد 94 و در پایان می گوید لطفا مواظب این گونه افراد باشید . آیا مسولین عکس العملی از خود نشان دادند؟خبر را تائید و یا تکذیب کردند؟چشم برحقایق و حقیقت گویی و تلاش های 24 ساعته سایت ورزش بوشهر بستیم و آن را دشمن  خطاب نمودیم. پیگیری های مستمر و افشاگری های هفته نامه خلیج فارس را نخواستیم ببینیم.  به همین خاطر  اکثرا دارند توجيه مي كنند و پذیرفته اند که دلال جزیی از این فوتبال شده است و باید باشد و کاسبی کند و..... هلال باشد یا حرام، قانونی باشد یا غیر قانونی ، به سود فوتبال ما باشد یا به ضررش ،فساد و ناپاکی به بار می آورد یا نه  و..... بدليل اينكه اعتقاد و ايماني براي مبارزه با دلالي و فساد ندارند. علت این است که این مدیران و مسولین یک ریال از جیب و پس انداز خود خرج فوتبال نمی کنند که نگران آن باشند ، همه از کیسه بیت المال است و این یعنی اینکه دلش برای این فوتبال نمی سوزد ،به همین منظور فقط به فکر حفظ پست و مقام و بدست آوردن قدرت و شهرت خود از راه فوتبال هستند . تا زمانی که فوتبال کشور با بودجه بیت المال اداره شود مطمن باشید که در بر همین پاشنه خواهد چرخید و دلال ها در باغچه بی باغبان فوتبال مثل علف هرز مي رويند ، رشد مي كنند و مانند زالو خون فوتبال خواهند مکید تا از نفس بیفتد،مگر اینکه فوتبالمان به معنی واقعی به بخش خصوصی واگذار شود، با يك قانون جامع و مانع  و مقرارت فوتبال حرفه ایی كه مو به مو اجرا نمایند مثل تمام دنیا. مگر اینکه به همدیگر دروغ نگویم که فوتبال ما را دروغ و چشم بستن بر حقایق ها و واقعیت ها سیاه کرده است. باشگاه قدیمی شاهین قربانی همین دروغگویی ها و هجوم دلال ها و تفکرات غلط بعضی ازمسولین تحمیلی و کارنابلد و قدرت طلب شد و ایران جوان هم قربانی لجبازی و بی برنامگی بعضی از مسولینش و یک دلال بی رحم می شود با یک بدهی وحشتناک میلیارد تومانی و حراج آن ، که اگر مسولین استان همت نکنند ،مسولين باشگاه از خود گذشت نشان ندهند و مشکلات این باشگاه کهن که متعلق به مردم می باشد را حل ننمایند عاقبت در پی شاهین خواهد رفت و صدای فوتبال بوشهر برای همیشه خاموش خواهد شد. با این اوصاف ما عقیده داریم و قبلا هم اشاره کرده ایم و در گذشته و به نوبه خود تاکید نموده ایم که این فوتبال مستعد ،بالقوه توانمند و آماده برای حرکت در جاده بزرگی و خلق افتخار ، برای نجات و سرو سامان یافتن نیازمند حرکت های ریشه ای و اصلاحی است. مثلا  محتاج مبارزه بی امان با فساد و مفسدان و دلال های عوضی آمده است که از سر وکول آن بالا می روند و شیره جانش را می مکند. محتاح به کارگیری مردان با صداقت ،راستگو ، استخوان خردکرده و شناخته شده و کاربلدی است که هر کدام شناسنامه این رشته  هستند.در این باره خوشبختانه اگر قرار باشد کاری صورت بگیرد و فوتبال بیمار را نجات دهند مسولان با کهکشانی از چهره های خوشنام و نام آشنا در سنین و نسل های مختلف سروکار خواهند داشت و خواهند دید که هرگز در این رشته با قحط الرجال موجه نیستند که بخواهند این مشکل را با دور دادن به ... و استفاده از عناصر و جریانات فرصت طلب و دلال ها و سوءاستفاده چی و ...حل کنند. این فوتبال که ما شاهد آن هستیم نیاز به اصلاحات دارد.برهمین اساس متعقدیم که برای حل  اساسی و ریشه ای و مبارزه با دلالی و فساد در فوتبال برای اصلاح فکری و فرهنگی آن برای ترقی و پیشرفت و ارتقای سطح کیفی و فنی آن و برای احیای هویت و بازگرداندن شخصیت و جایگاه واقعی و حقه آن بیش از اینکه به فکر و جابجای افراد از طریق رابطه باشیم باید به فکر تغییر افکار و روش ها و خط و مشی ها بود.باید شایستگی ،لیاقت و کارنامه را برای گزینش افراد ملاک اصلی انتخاب خود قرار بدهیم. باید از تعریف و تمجیدهای دروغین و بی جهت برای بزرگ کردن بعضی از مسولین جدا پرهیز نماییم. باید از خرد جمعی استفاده و دیدگاه و نگرش خود را عوض کرد و گرنه صرف رفتن این و آمدن رابطه ای و غیرقانونی آن ، هیچ دردی را دوا و هیچ گرهی را از مشکلات این رشته جذاب ،درآمد زا و پرطرفدار باز نخواهد کرد.با عوامفریبی و دروغگویی و وعده های خیالی نمی توان فوتبال را اداره کرد.با آدم های ریا کار و کسانی که آن را به دکانی تبدیل نموده اند برای ناندار و نامدار شدن خود باید مبارزه کرد و آنها را از این رشته جذاب و زیبا طرد نمود، تا فوتبال بتواند به کمک مردان با صداقت و راستگو در یک فضای پاک ، یک نفس سالم بکشد.عبدالرسول حیدری